مُلّاصَدرا، محمد بن ابراهیم (شیراز ۹۸۰/۹۷۹ـ بصره ۱۰۵۰ق)
مُلّاصَدرا، محمد بن ابراهیم
(یا: صدرالدیـن شیرازی؛ صدرالمتألهیــن) بنیانگذار حکمت متعالیه، فیلسوف، عارف، محدّث و مفسر. در خانواده ای مرفه به دنیا آمد و پس از کسب مقدّمات علوم در زادگاهش به اصفهان مهاجرت کرد و در محضر میرداماد و شیخ بهایی و شاید میرفندرسکی، علوم عقلی و نقلی را آموخت. پس از چندی به سبب کینه توزی اقران به کهک قم کوچید و پس از آن که الله وردی خان، حاکم فارس، مدرسۀ بزرگی در شیراز بنا کرد، برای تدریس به آن جا دعوت شد و بقیۀ عمرش را در شیراز به تدریس و تألیف گذراند. سرانجام در راه هفتمین سفر خود به خانۀ خدا در بصره درگذشت. ملاصدرا با این فرض که مفاد برهان عقلی، عرفان و شهود و وحی الهی با هم اختلاف ندارند، با بهره گیری از روش های مشایی، اشراقی، کلامی و عرفانی، توانست به روشی دست یابد که در نظر وی حاوی مزایای تمام روش های پیشین بود، افزون بر آن که می توانست تمام آموزه های وحیانی و شهودی را در پرتو عقل و برهان اثبات کند. اگرچه طرح وارۀ حکمت متعالیه را پیش از او ابن سینا مطرح کرده و میرداماد پی گرفته بود، ولی روش ملاصدرا چنان بود که از نیم قرن پس از او تا عصر حاضر، همواره به عنوان روش فلسفی متفکران شیعه مورد استقبال قرار گرفته و روش های دیگر منسوخ شده است. بنیادی ترین اصل فلسفی او یکی اصالت وجود است و دیگری حرکت جوهری. ملاصدرا با استفاده از تعلیمات ابن سینا محور مباحث فلسفی خود را بر وجود استوار کرد و با طرح اصالت وجود، راه را برای وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود هموار کرد. او با مفهوم تشکیک وجود چگونگی ارتباط خالق با مخلوق را توجیه کرد. در این تقریر اخیر، از بحث علّیت گذشت و معتقد به ارتباط ویژه ای بین خدا و عالم شد. ملاصدرا درپی عرضۀ بحث اصالت وجود و وحدت وجود افزون بر طرح مباحث جدیدی در حوزۀ معرفت شناسی، به تفسیر دقیق و بدیع برخی از آیات الهی و روایات رسید که همین برداشت ها را صراحتاً در تفاسیر و شرح احادیثش ابراز داشت. درپی کشف حرکت جوهری و برهانی کردن مبانی آن، موفق به ارائۀ طرحی نو در چگونگی نفس انسانی و ارتباط آن با بدن و جسم شد و برای اولین بار توانست معاد جسمانی را به طور کاملاً عقلانی اثبات کند. گویا همین امر دست مایۀ شارحان او در عرضۀ چگونگی سلوک الی الله و حصول مقامات عالیه و بررسی فناء فی الله شد. از ملاصدرا تاکنون ۵۸ اثر شناخته شده که از مهم ترین آن هاست: الحکمةالمتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیه مشهور به اسفار که مهم ترین و مفصّل ترین اثر اوست؛ الشواهد الربوبیه (کبیر و صغیر)؛ المبدأ و المعاد؛ العرشیة؛ المشاعر؛ اکسیرالعارفین؛ جعل وجود؛ مزاج؛ متشابهات القرآن؛ تعلیقۀ شفاء؛ حکمة الاشراق؛ شرح اصول کافی؛ تفسیر سوره های گوناگون قرآن؛ رسالۀ حشرالعوام.
مُلّاصَدرا، محمد بن ابراهیم
(یا: صدرالدیـن شیرازی؛ صدرالمتألهیــن) بنیانگذار حکمت متعالیه، فیلسوف، عارف، محدّث و مفسر. در خانواده ای مرفه به دنیا آمد و پس از کسب مقدّمات علوم در زادگاهش به اصفهان مهاجرت کرد و در محضر میرداماد و شیخ بهایی و شاید میرفندرسکی، علوم عقلی و نقلی را آموخت. پس از چندی به سبب کینه توزی اقران به کهک قم کوچید و پس از آن که الله وردی خان، حاکم فارس، مدرسۀ بزرگی در شیراز بنا کرد، برای تدریس به آن جا دعوت شد و بقیۀ عمرش را در شیراز به تدریس و تألیف گذراند. سرانجام در راه هفتمین سفر خود به خانۀ خدا در بصره درگذشت. ملاصدرا با این فرض که مفاد برهان عقلی، عرفان و شهود و وحی الهی با هم اختلاف ندارند، با بهره گیری از روش های مشایی، اشراقی، کلامی و عرفانی، توانست به روشی دست یابد که در نظر وی حاوی مزایای تمام روش های پیشین بود، افزون بر آن که می توانست تمام آموزه های وحیانی و شهودی را در پرتو عقل و برهان اثبات کند. اگرچه طرح وارۀ حکمت متعالیه را پیش از او ابن سینا مطرح کرده و میرداماد پی گرفته بود، ولی روش ملاصدرا چنان بود که از نیم قرن پس از او تا عصر حاضر، همواره به عنوان روش فلسفی متفکران شیعه مورد استقبال قرار گرفته و روش های دیگر منسوخ شده است. بنیادی ترین اصل فلسفی او یکی اصالت وجود است و دیگری حرکت جوهری. ملاصدرا با استفاده از تعلیمات ابن سینا محور مباحث فلسفی خود را بر وجود استوار کرد و با طرح اصالت وجود، راه را برای وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود هموار کرد. او با مفهوم تشکیک وجود چگونگی ارتباط خالق با مخلوق را توجیه کرد. در این تقریر اخیر، از بحث علّیت گذشت و معتقد به ارتباط ویژه ای بین خدا و عالم شد. ملاصدرا درپی عرضۀ بحث اصالت وجود و وحدت وجود افزون بر طرح مباحث جدیدی در حوزۀ معرفت شناسی، به تفسیر دقیق و بدیع برخی از آیات الهی و روایات رسید که همین برداشت ها را صراحتاً در تفاسیر و شرح احادیثش ابراز داشت. درپی کشف حرکت جوهری و برهانی کردن مبانی آن، موفق به ارائۀ طرحی نو در چگونگی نفس انسانی و ارتباط آن با بدن و جسم شد و برای اولین بار توانست معاد جسمانی را به طور کاملاً عقلانی اثبات کند. گویا همین امر دست مایۀ شارحان او در عرضۀ چگونگی سلوک الی الله و حصول مقامات عالیه و بررسی فناء فی الله شد. از ملاصدرا تاکنون ۵۸ اثر شناخته شده که از مهم ترین آن هاست: الحکمةالمتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیه مشهور به اسفار که مهم ترین و مفصّل ترین اثر اوست؛ الشواهد الربوبیه (کبیر و صغیر)؛ المبدأ و المعاد؛ العرشیة؛ المشاعر؛ اکسیرالعارفین؛ جعل وجود؛ مزاج؛ متشابهات القرآن؛ تعلیقۀ شفاء؛ حکمة الاشراق؛ شرح اصول کافی؛ تفسیر سوره های گوناگون قرآن؛ رسالۀ حشرالعوام.