ملازمت کردن


مترادف ملازمت کردن: همراهی کردن، ملازمه کردن، دمخور بودن

مترادف ها

gallant (فعل)
عشقبازی کردن، ملازمت کردن، دلاوری کردن، زن بازی کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس