ملاحظه کار

/molAhezekAr/

مترادف ملاحظه کار: باحزم، دوراندیش، عاقبت نگر، محتاط

متضاد ملاحظه کار: بی ملاحظه

معنی انگلیسی:
cautious, reserved, circumspective, discreet, thoughtful, attentive, careful, chary, circumspect, nice, shy, thoughtfully, wary

لغت نامه دهخدا

ملاحظه کار. [ م ُ ح َ ظَ / ح ِ ظِ ] ( ص مرکب ) محتاط. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آنکه رعایت جوانب کارها کند. بااحتیاط. حازم.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که ملاحظه جوانب امور کند : [ این مرد تا آنجا که همسایگان خانه باحوالش آشنایی داشتند آدم ملاحظه کار و شریفی بود . ] ( شام . ۲٠٠ )

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) (عا. ) کسی که در انجام کاری همة جوانب را در نظر می گیرد.

مترادف ها

circumspect (صفت)
محتاط، با احتیاط، ملاحظه کار، مال اندیش، با تدبیر

فارسی به عربی

حذر

پیشنهاد کاربران

بپرس