ملاحظت
لغت نامه دهخدا
ملاحظة. [ م ُ ح َ ظَ ] ( ع مص ) به گوشه چشم که با سوی گوش دارد نگریستن. ( تاج المصادربیهقی ). همدیگر را نگریستن به دنبال چشم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). به گوشه چشم نگریستن. ( غیاث ). یکدیگر را نگریستن به گوشه چشم. لِحاظ.( از اقرب الموارد ). || نگریستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مراقبت کردن و نگریستن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ملاحظه شود. || توجه نفس است به سوی معلوم. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید