[ویکی اهل البیت] علامه شیخ عبدالرسول فیروزکوهی مازندرانی از دانشمندان شهیر عصر قاجار است. وی در زهد و تقوا زبانزد مردم زمان خویش بود و سالیان سال در مدرسه صدر و دارالشفای تهران به تدریس علوم دینی و تربیت شاگرد همت گماشته و آثاری ارزنده نیز از خود بر جای نهاد. از نقاط حائز اهمیت زندگی ایشان هم حجره ای بودن وی با علامه آخوند خراسانی در مدرسه صدر تهران است.
یکی از روستاها و مناطق فیروزکوه غرفان چای نام دارد که آن را غرفان چاه هم می گویند. شیخ عبدالرسول مازندرانی اصالتا اهل این ناحیه است. با توجه به اینکه ایشان از طرف مادر اهل نور مازندران است گاهی ایشان را نوری و گاه مازندرانی و طبرسی و گاهی فیروزکوهی و گاه تهرانی می گویند.
سال تولد ملاعبدالرسول بر ما مخفی است. ولی به نقل از آخوند خراسانی در سال 1278 قمری که این دو هم حجره ای بوده اند شیخ عبدالرسول متاهل بوده و همسر داشته است و فقط روزها در حجره بوده و شبها به منزل می رفته است. نکته دیگر اینکه ایشان مدتی در درس ملا هادی سبزواری حاضر شده و چون مدتی با سلطان گنابادی که بعدها رهبر فرقه صوفیه گنابادی شد هم درس بوده و گنابادی قبل از 1280 به درس حاجی سبزواری رفته پس به احتمال می توان گفت تحصیل نزد حاجی را قبل از سال 1279 انجام داده لذا می توان سال تولد ایشان را در حدود 1250 ق دانست.
عبدالرسول مازندرانی از شاگردان مهم و مطرح علامه میرزا محمدحسن آشتیانی بوده است. قاعدتا باید اصول فقه و شاید هم فقه را نزد محقق آشتیانی فرا گرفته باشد. همچنین ایشان را از شاگردان میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای دانسته اند و نزد ایشان حکمت مشاءی سینایی را آموخته است و اواخر عمر جلوه که شکسته شده بود امور وی را متکفل بود و بدو رسیدگی می کرد. ملا حسن خویی استاد دیگر ملا عبدالرسول است که ما این مطلب را از گزارش آخوند خراسانی علیه الرحمه می فهمیم چه اینکه ایشان در خاطراتی که از زمان تحصیل خود در مدرسه صدر تهران برای یکی از فرزندان ملاعبدالرسول تعریف می کند می فرماید که من و پدرت به درس فلسفه ملا حسن خویی می رفتیم. ملا حسن شاگرد برجسته ملا عبدالله حکیم زنوزی پدر آقا علی حکیم- صاحب بدایع الحکم- است. متاسفانه علی رغم جستجوی بسیار در کتاب های متعدد شرح حال از کیفیت احوال این دانشمند خویی اطلاع خاصی به دست نیامد. ملا هادی سبزواری دیگر استاد مرحوم فیروزکوهی است که این مطلب نیز از گزارش گنابادی به یکی از فرزندان فیروزکوهی به دست می آید. شیخ هادی تهرانی که از اساتید مطرح حوزه تهران در نیمه دوم قرن سیزدهم است و نباید وی را باد شیخ هادی مکفر تهرانی یکی دانست نیز از اساتید شیخ عبدالرسول است. چنانکه مشاهده می شود وجهه معقول و حکمت بر ملاعبدالرسول سایه افکنده و گویا ایشان عنایت خاصی به این علوم داشته اند هر چند در بین تالیفاتشان که بعدا ذکر خواهد شد وجهه غالب علوم منقول است. در هر حال ملاعبدالرسول سالیانی چند از محضر دروس علمای تهران و سبزوار(و شاید اصفهان و نجف هم) بهره برده و به مقامات بلند علمی نائل گردیده و از اساتید حوزوی مطرح تهران به شمار می رود.
ملا عبدالرسول دارای تصانیف بسیاری است. از آثارش: شرح «زیارت عاشورا»؛ رساله ای در «حرمت شطرنج»؛ رساله ای در «عقد صغیره»؛ رساله ای در «ظروف و اوانی»؛ رساله ای در «تکلیف کفار به قضا»؛رساله ای در «حکم الوضوء قبل الوقت»؛ رساله ای در «اعتبار الاخلاص فی العباده» را می توان یاد نمود. تمامی این کتب در طول حیاتش در سال 1321 ق در تهران به چاپ رسید و بعضی از آنها را فرزند دانشمندش علی عبدالرسولی به فارسی ترجمه کرد. از دیگر آثار فیروزکوهی تصحیح کتاب «روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان» شهید ثانی است و او تعلیقات و حواشی بسیاری بر آن نگاشته است.
ملا عبدالرسول مدرس رسمی و اصلی مدرسه دارالشفای تهران بوده است و در این مدرسه به تدریس فقه و اصول و حکمت و ادبیات می پرداخته است و در طول سالیان دراز شاگردان برجسته ای تربیت کرده است.
• المآثر و الآثار فاضل مراغی(یا به یک معنا شیخ مهدی عبدالرب آبادی قزوینی) چنانکه در المآثر و الآثار دأبش بر اختصار و اجمال است از ملا عبدالرسول به اجمال یاد کرده و گفته است: ملا عبدالرسول فیروزکوهی فاضلی کامل و در علوم شرعیه به درجات عالیه نائل. • گنجینۀ دانشمندان مرحوم شریف رازی در جلد ششم کتاب گنجینه دانشمندان از ایشان اینگونه یاد می کند: • نقباء البشر افتخار شیعه علامه شیخ آقابزرگ تهرانی در نقباء البشر پیرامون مرحوم فیروزکوهی می نویسد: کان من الفقهاء الاعلام و الفضلاء المتبحرین... و... من اجلّ تلامذة العلامه المیرزا محمدحسن الآشتیانی و له تصانیف کثیره و آثار جلیله. • مرآه الشرق دانشمند محقق و پرهیزگار شیخ محمد امین امامی خویی مشهور به صدرالاسلام در کتاب مرآه الشرق پیرامون ملا عبدالرسول می نویسد: کان متورعا تقیا فقیها صاحب الخبره و البصیره فی الفقه و الحدیث و غیره و کان من خیار ابناء زمانه وجیها مقبولا ناسکا... و کان رحمه الله زاهدا قلیل الاعتناء لابنا الدنیا و حطامها. • تکمله نجوم السماء شیخ محمدمهدی بن محمدعلی کشمیری در تکمله نجوم السماء درباره وی می نویسد: فاضلی کاملی(کذا) است و در علوم شرعیه به درجات عالیه نائل، که همان مطلب ماثر و آثار است.
در منابع مختلف سال وفات مرحوم ملا عبدالرسول فیروزکوهی را یا به طور تعیین و یا تردید 1323 و بعضا 1325 و 1332 نوشته اند. اما با توجه به سفرنامه یکی از فرزندان شیخ عبدالرسول که گزارش دقیق سفر را ذکر می کند ملا عبدالرسول در ربیع الثانی 1322 ق بر اثر وبای فراگیری که ایران و عراق را گرفته بود در می گذرد. فرزند ایشان شیخ الملک اورنگ می گوید من در قم گرفتار وبا شدم و کاروان ما مرا جا نهادند چون مرگ من قطعی بود. اما حشره ای دو بار مرا گزید و یک شب تب کردم و همان گزش باعث شد تا در کمال ناباوری نمردم. یک روز را در قم ماندم و سه روز طول کشید تا به تهران رسیدم و روز ابتلای به وبا در قم 16 ربیع الثانی 1322 ق بود. زمانی که به تهران رسیدم شخصی را دیدم که در جایی نشسته بود احوال وی را پرسیدم و گفتم از وبا چه خبر و چه کسانی به مرض وبا رفته و چه کسانی باقی مانده اند؟ ان شخص در جوابم گفت دیگر چه اهمیتی دارد که کسی مانده باشد یا رفته باشد وقتی دیگر ملاعبدالرسول در بین ما نیست. پاهایم از این حرفش لرزید و بر روی خود نیاوردم. به حجره استادم رفتم و مرا تسلیت گفت و معلوم شد پدرم 4 روز قبل درگذشته است.
یکی از روستاها و مناطق فیروزکوه غرفان چای نام دارد که آن را غرفان چاه هم می گویند. شیخ عبدالرسول مازندرانی اصالتا اهل این ناحیه است. با توجه به اینکه ایشان از طرف مادر اهل نور مازندران است گاهی ایشان را نوری و گاه مازندرانی و طبرسی و گاهی فیروزکوهی و گاه تهرانی می گویند.
سال تولد ملاعبدالرسول بر ما مخفی است. ولی به نقل از آخوند خراسانی در سال 1278 قمری که این دو هم حجره ای بوده اند شیخ عبدالرسول متاهل بوده و همسر داشته است و فقط روزها در حجره بوده و شبها به منزل می رفته است. نکته دیگر اینکه ایشان مدتی در درس ملا هادی سبزواری حاضر شده و چون مدتی با سلطان گنابادی که بعدها رهبر فرقه صوفیه گنابادی شد هم درس بوده و گنابادی قبل از 1280 به درس حاجی سبزواری رفته پس به احتمال می توان گفت تحصیل نزد حاجی را قبل از سال 1279 انجام داده لذا می توان سال تولد ایشان را در حدود 1250 ق دانست.
عبدالرسول مازندرانی از شاگردان مهم و مطرح علامه میرزا محمدحسن آشتیانی بوده است. قاعدتا باید اصول فقه و شاید هم فقه را نزد محقق آشتیانی فرا گرفته باشد. همچنین ایشان را از شاگردان میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای دانسته اند و نزد ایشان حکمت مشاءی سینایی را آموخته است و اواخر عمر جلوه که شکسته شده بود امور وی را متکفل بود و بدو رسیدگی می کرد. ملا حسن خویی استاد دیگر ملا عبدالرسول است که ما این مطلب را از گزارش آخوند خراسانی علیه الرحمه می فهمیم چه اینکه ایشان در خاطراتی که از زمان تحصیل خود در مدرسه صدر تهران برای یکی از فرزندان ملاعبدالرسول تعریف می کند می فرماید که من و پدرت به درس فلسفه ملا حسن خویی می رفتیم. ملا حسن شاگرد برجسته ملا عبدالله حکیم زنوزی پدر آقا علی حکیم- صاحب بدایع الحکم- است. متاسفانه علی رغم جستجوی بسیار در کتاب های متعدد شرح حال از کیفیت احوال این دانشمند خویی اطلاع خاصی به دست نیامد. ملا هادی سبزواری دیگر استاد مرحوم فیروزکوهی است که این مطلب نیز از گزارش گنابادی به یکی از فرزندان فیروزکوهی به دست می آید. شیخ هادی تهرانی که از اساتید مطرح حوزه تهران در نیمه دوم قرن سیزدهم است و نباید وی را باد شیخ هادی مکفر تهرانی یکی دانست نیز از اساتید شیخ عبدالرسول است. چنانکه مشاهده می شود وجهه معقول و حکمت بر ملاعبدالرسول سایه افکنده و گویا ایشان عنایت خاصی به این علوم داشته اند هر چند در بین تالیفاتشان که بعدا ذکر خواهد شد وجهه غالب علوم منقول است. در هر حال ملاعبدالرسول سالیانی چند از محضر دروس علمای تهران و سبزوار(و شاید اصفهان و نجف هم) بهره برده و به مقامات بلند علمی نائل گردیده و از اساتید حوزوی مطرح تهران به شمار می رود.
ملا عبدالرسول دارای تصانیف بسیاری است. از آثارش: شرح «زیارت عاشورا»؛ رساله ای در «حرمت شطرنج»؛ رساله ای در «عقد صغیره»؛ رساله ای در «ظروف و اوانی»؛ رساله ای در «تکلیف کفار به قضا»؛رساله ای در «حکم الوضوء قبل الوقت»؛ رساله ای در «اعتبار الاخلاص فی العباده» را می توان یاد نمود. تمامی این کتب در طول حیاتش در سال 1321 ق در تهران به چاپ رسید و بعضی از آنها را فرزند دانشمندش علی عبدالرسولی به فارسی ترجمه کرد. از دیگر آثار فیروزکوهی تصحیح کتاب «روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان» شهید ثانی است و او تعلیقات و حواشی بسیاری بر آن نگاشته است.
ملا عبدالرسول مدرس رسمی و اصلی مدرسه دارالشفای تهران بوده است و در این مدرسه به تدریس فقه و اصول و حکمت و ادبیات می پرداخته است و در طول سالیان دراز شاگردان برجسته ای تربیت کرده است.
• المآثر و الآثار فاضل مراغی(یا به یک معنا شیخ مهدی عبدالرب آبادی قزوینی) چنانکه در المآثر و الآثار دأبش بر اختصار و اجمال است از ملا عبدالرسول به اجمال یاد کرده و گفته است: ملا عبدالرسول فیروزکوهی فاضلی کامل و در علوم شرعیه به درجات عالیه نائل. • گنجینۀ دانشمندان مرحوم شریف رازی در جلد ششم کتاب گنجینه دانشمندان از ایشان اینگونه یاد می کند: • نقباء البشر افتخار شیعه علامه شیخ آقابزرگ تهرانی در نقباء البشر پیرامون مرحوم فیروزکوهی می نویسد: کان من الفقهاء الاعلام و الفضلاء المتبحرین... و... من اجلّ تلامذة العلامه المیرزا محمدحسن الآشتیانی و له تصانیف کثیره و آثار جلیله. • مرآه الشرق دانشمند محقق و پرهیزگار شیخ محمد امین امامی خویی مشهور به صدرالاسلام در کتاب مرآه الشرق پیرامون ملا عبدالرسول می نویسد: کان متورعا تقیا فقیها صاحب الخبره و البصیره فی الفقه و الحدیث و غیره و کان من خیار ابناء زمانه وجیها مقبولا ناسکا... و کان رحمه الله زاهدا قلیل الاعتناء لابنا الدنیا و حطامها. • تکمله نجوم السماء شیخ محمدمهدی بن محمدعلی کشمیری در تکمله نجوم السماء درباره وی می نویسد: فاضلی کاملی(کذا) است و در علوم شرعیه به درجات عالیه نائل، که همان مطلب ماثر و آثار است.
در منابع مختلف سال وفات مرحوم ملا عبدالرسول فیروزکوهی را یا به طور تعیین و یا تردید 1323 و بعضا 1325 و 1332 نوشته اند. اما با توجه به سفرنامه یکی از فرزندان شیخ عبدالرسول که گزارش دقیق سفر را ذکر می کند ملا عبدالرسول در ربیع الثانی 1322 ق بر اثر وبای فراگیری که ایران و عراق را گرفته بود در می گذرد. فرزند ایشان شیخ الملک اورنگ می گوید من در قم گرفتار وبا شدم و کاروان ما مرا جا نهادند چون مرگ من قطعی بود. اما حشره ای دو بار مرا گزید و یک شب تب کردم و همان گزش باعث شد تا در کمال ناباوری نمردم. یک روز را در قم ماندم و سه روز طول کشید تا به تهران رسیدم و روز ابتلای به وبا در قم 16 ربیع الثانی 1322 ق بود. زمانی که به تهران رسیدم شخصی را دیدم که در جایی نشسته بود احوال وی را پرسیدم و گفتم از وبا چه خبر و چه کسانی به مرض وبا رفته و چه کسانی باقی مانده اند؟ ان شخص در جوابم گفت دیگر چه اهمیتی دارد که کسی مانده باشد یا رفته باشد وقتی دیگر ملاعبدالرسول در بین ما نیست. پاهایم از این حرفش لرزید و بر روی خود نیاوردم. به حجره استادم رفتم و مرا تسلیت گفت و معلوم شد پدرم 4 روز قبل درگذشته است.
wikiahlb: ملا_عبدالرسول_فیروزکوهی