ملا شدن


مترادف ملا شدن: باسوادشدن، تحصیل کردن، درس خواندن، فاضل شدن، عالم شدن، سواددار شدن

پیشنهاد کاربران

ملا شدن ؛ پر شدن :
دل ز افتعال اهل زمانه ملا شدم
ز ایشان به قول و فعل ازیرا جدا شدم.
ناصرخسرو.
روحانیان مثلث عطری بساختند
وز عطرها مسدس عالم شده ملا.
خاقانی.
یک هفته ریخت چندان خون سباع کز خون
هفتم زمین ملا شد بگرفت زآن ملالش.
خاقانی.