مقیمی

/moqimi/

لغت نامه دهخدا

مقیمی. [ م ُ ] ( حامص ) مقیم بودن. اقامت :
بر درگه جبار ترا باد مقیمی
زیرا به از آن در، به جهان هیچ دری نیست.
سنائی ( دیوان چ مصفا ص 62 ).
|| دلالی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مقیم بودن . اقامت

دانشنامه عمومی

مقیمی (ازبکستان). مقیمی ( به ازبکی: Mukimiy ) یک منطقهٔ مسکونی در ازبکستان است که در ولایت فرغانه واقع شده است. [ ۱] مقیمی ۷٬۴۰۰ نفر جمعیت دارد.
عکس مقیمی (ازبکستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس