مقصود جویی

لغت نامه دهخدا

مقصودجویی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) کامجویی. آرزوخواهی. طلب مراد :
شبی بود از در مقصودجویی
مراد آن شب ز مادرزاد گویی.
نظامی ( خسرو و شیرین ص 131 ).

فرهنگ فارسی

کامجویی . آرزو خواهی . طلب مراد .

پیشنهاد کاربران

بپرس