مقصره
لغت نامه دهخدا
مقصرة. [ م َ ص َ رَ ] ( ع اِ ) شبانگاه. وآمیزش روشنایی شبانگاه. مقصر. [ م َ ص َ / م َ ص ِ ]. ( منتهی الارب ). آمیزش تاریکی و روشنایی و شبانگاه. ج ،مقاصر و مقاصیر. ( ناظم الاطباء ). شبانگاه. ( از اقرب الموارد ). || واحد مقاصیرالطریق بر غیر قیاس. ( از ذیل اقرب الموارد ). و رجوع به مقاصیر شود.
مقصرة. [ م ُ ق َص ْ ص َ رَ ] ( ع ص ) عنق مقصرة؛ گردنهای شترانی که در آنها داغ قصار باشد. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید