مقروء. [ م َ ] ( ع ص ) خوانده شده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : و باید که شعراو بدان درجه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطورباشد و بر السنه احرار مقروء. ( چهارمقاله چ معین ص 47 ). تا مسطور و مقروء نباشد این معنی بحاصل نیاید. ( چهارمقاله ایضاً ص 47 ). و رجوع به ماده قبل شود.