مقرر گشتن


مترادف مقرر گشتن: مقرر گردیدن، مقرر شدن، مقرر گردانیدن، قرار گذاشتن، قرار گذاشته شدن، آشکار شدن، معلوم شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس