مقدم حسن
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
مقدّم، حسن (تهران ۱۲۷۷ـ سوئیس ۱۳۰۴ش)
(نام مستعار: علی نوروز) منتقد ادبی،نمایش نامه نویس، داستان نویس ایرانی و استاد رقص. نام های مستعار دیگری نیز داشت، ازجمله ابوالحسن اشک بیمار، میرزا چغندر، میرزا حسن، میرزا حسین علی و پیِرو مالاد. چهار سال در مدرسۀ تربیت و مدرسۀ آلمانی ها درس خواند (۱۲۸۷ش) و بعد به همراه پدر به سوئیس رفت و یازده سال نیز در آن جا تحصیل کرد؛ کار نویسندگی اش را همان جا آغاز کرد و نوشته ها و یادداشت هایش را در روزنامه های آن جا به چاپ می رساند. در ضمن به خاطر انتشار داستان ها و مقالاتی که به زبان فرانسه از او منتشر شده بود به عضویت انجمن ادبی فرانسه درآمد و با رومن رولان، ایگور استراوینسکی، لوئی ماسینیون، هانری ماسه و آندره ژید آشنا و همکار شد. موسیقی ایران و اروپا را خوب می شناخت و در رقص های شرقی و غربی استاد بود. پس از پایان تحصیلات در رشتۀ علوم اجتماعی و بازگشت به ایران، به عنوان وابستۀ افتخاری سفارت ایران راهی استانبول شد (۱۲۹۸ش). اولین داستان کوتاهش را با نام هندوانه در استانبول چاپ کرد. در دو سالی که در استانبول بود، علاوه بر کار اداری در سفارت خانه، به تدریس زبان و ادبیات فارسی در مدرسۀ احمدیه نیز مشغول بود؛ در آن جا با ابوالقاسم لاهوتی شاعر آشنا شد و به همراه او و خانملک ساسانی (پسر عمه اش)، کانون نویسندگان کوچکی تشکیل دادند. سپس با لاهوتی در تأسیس مجلۀ پارس همکاری کرد و سردبیر بخش فرانسۀ آن شد. به منظور شصتمین سالگرد تولد رومن رولان در کنگره ای در پاریس شرکت کرد که مضمونی از سخنرانی او در محافل ادبی جهان پیچید. در سال های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ش سلسلۀ مقالاتی را با عنوان مکتوب از تهران تا قاهره در روزنامۀ ایران نوشت و در آن ها مردم ایران را در جریان اوضاع سیاسی اقتصادی اغلب کشورهای اروپا گذاشت. با چند تن از جوانان ایرانی به اروپا رفته، انجمن سروش دانش را تشکیل داد که اندکی بعد به انجمن ایران جوان تغییر نام یافت. در آن جا نمایش نامه هایی از اعضای انجمن به صحنه آورده می شد، ازجمله نمایش نامۀ وی با نام جعفرخان از فرنگ آمده (۱۳۰۱ش) که خود در آن بازی کرد. در کمدی های اجتماعی خود، ضمن انتقاد از فرنگی مآبان، سنت ها و خرافه پرستی را نیز هجو کرده است. پس از چندی، مأمور خدمت سفارت ایران در مصر شد که به سبب ابتلا به بیماری سل، برای معالجه از آن جا به سوئیس رفت و همان جا نیز درگذشت و در قبرستان لاره به خاک سپرده شد. از دیگر آثار او: نمایش نامۀ ایرانی بازی (۱۳۰۳ش)؛ داستان های کوتاه نرگس، شاهزاده خانم تاجی، زن حاجی آقا. تحقیق دربارۀ فولکلور ایران، جمع آوری افسانه ها و امثال و حکم و اصطلاحات ادبی، تحقیقات تاریخی و بیوگرافی نویسی از دیگر فعالیت های ادبی او بود.
(نام مستعار: علی نوروز) منتقد ادبی،نمایش نامه نویس، داستان نویس ایرانی و استاد رقص. نام های مستعار دیگری نیز داشت، ازجمله ابوالحسن اشک بیمار، میرزا چغندر، میرزا حسن، میرزا حسین علی و پیِرو مالاد. چهار سال در مدرسۀ تربیت و مدرسۀ آلمانی ها درس خواند (۱۲۸۷ش) و بعد به همراه پدر به سوئیس رفت و یازده سال نیز در آن جا تحصیل کرد؛ کار نویسندگی اش را همان جا آغاز کرد و نوشته ها و یادداشت هایش را در روزنامه های آن جا به چاپ می رساند. در ضمن به خاطر انتشار داستان ها و مقالاتی که به زبان فرانسه از او منتشر شده بود به عضویت انجمن ادبی فرانسه درآمد و با رومن رولان، ایگور استراوینسکی، لوئی ماسینیون، هانری ماسه و آندره ژید آشنا و همکار شد. موسیقی ایران و اروپا را خوب می شناخت و در رقص های شرقی و غربی استاد بود. پس از پایان تحصیلات در رشتۀ علوم اجتماعی و بازگشت به ایران، به عنوان وابستۀ افتخاری سفارت ایران راهی استانبول شد (۱۲۹۸ش). اولین داستان کوتاهش را با نام هندوانه در استانبول چاپ کرد. در دو سالی که در استانبول بود، علاوه بر کار اداری در سفارت خانه، به تدریس زبان و ادبیات فارسی در مدرسۀ احمدیه نیز مشغول بود؛ در آن جا با ابوالقاسم لاهوتی شاعر آشنا شد و به همراه او و خانملک ساسانی (پسر عمه اش)، کانون نویسندگان کوچکی تشکیل دادند. سپس با لاهوتی در تأسیس مجلۀ پارس همکاری کرد و سردبیر بخش فرانسۀ آن شد. به منظور شصتمین سالگرد تولد رومن رولان در کنگره ای در پاریس شرکت کرد که مضمونی از سخنرانی او در محافل ادبی جهان پیچید. در سال های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ش سلسلۀ مقالاتی را با عنوان مکتوب از تهران تا قاهره در روزنامۀ ایران نوشت و در آن ها مردم ایران را در جریان اوضاع سیاسی اقتصادی اغلب کشورهای اروپا گذاشت. با چند تن از جوانان ایرانی به اروپا رفته، انجمن سروش دانش را تشکیل داد که اندکی بعد به انجمن ایران جوان تغییر نام یافت. در آن جا نمایش نامه هایی از اعضای انجمن به صحنه آورده می شد، ازجمله نمایش نامۀ وی با نام جعفرخان از فرنگ آمده (۱۳۰۱ش) که خود در آن بازی کرد. در کمدی های اجتماعی خود، ضمن انتقاد از فرنگی مآبان، سنت ها و خرافه پرستی را نیز هجو کرده است. پس از چندی، مأمور خدمت سفارت ایران در مصر شد که به سبب ابتلا به بیماری سل، برای معالجه از آن جا به سوئیس رفت و همان جا نیز درگذشت و در قبرستان لاره به خاک سپرده شد. از دیگر آثار او: نمایش نامۀ ایرانی بازی (۱۳۰۳ش)؛ داستان های کوتاه نرگس، شاهزاده خانم تاجی، زن حاجی آقا. تحقیق دربارۀ فولکلور ایران، جمع آوری افسانه ها و امثال و حکم و اصطلاحات ادبی، تحقیقات تاریخی و بیوگرافی نویسی از دیگر فعالیت های ادبی او بود.
wikijoo: مقدم،_حسن_(تهران_۱۲۷۷ـ_سوییس_۱۳۰۴ش)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید