مقتنیات
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
فحجزوا علی جمیع مقتنیاتها و ذخائرها و اثاث بیتها و ریاشه
منفلوطی، صفوة المولفات الکاملة العبرات الفضیلة، ص٩٦
منفلوطی، صفوة المولفات الکاملة العبرات الفضیلة، ص٩٦
جمع مقتنی: آنچه آدمی گرد آورد. مایه ها. مرغوبات. اموال