مقاوله نامه

/moqAvelenAme/

مترادف مقاوله نامه: پروتکل، پیمان نامه، عهدنامه، قرارداد، سند

معنی انگلیسی:
protocol, treaty, written agreement

فرهنگ فارسی

( اسم ) پیمانی که بین نمایندگان دو دولت مبنی بر امری منعقد شود و احتیاجی بتصویب قو. مقننه یا هیات دولت ندارد . یا مقاوله نامه نظامی . پیمانی که بین فرماندهان لشکر دولت متخاصم پس ازاشغال ناحیهای منعقد شود و بمجرد انعقاد لازم الاجرائ است .

فرهنگ عمید

۱. پیوندنامه.
۲. پیمانی که بین نمایندگان دو دولت منعقد و امضا شود.

جدول کلمات

پروتکل

مترادف ها

concord (اسم)
توافق، پیمان، موافقت، قرار، مطابقت، مقاوله نامه، یکجوری

فارسی به عربی

نظام

پیشنهاد کاربران

در واقع طبق اصل ٧٧ قانون اساسی، مقاوله نامه هم نیاز به تصویب مجلس داره.
پیش نویس یک توافق نامه یا عهدنامه بین دو کشور
( قول و قرار و مذاکره درباره یک قرارداد بین المللی )
مقاوله نامه:[اصطلاح حقوق] نوشته حاکی از یک قرارداد بین المللی را گویند.

بپرس