مقاطعه کاری کردن


معنی انگلیسی:
job

مترادف ها

contract (فعل)
منقبض کردن، منقبض شدن، قرارداد بستن، مقاطعه کاری کردن، کنترات کردن، مخفف کردن

job (فعل)
مقاطعه کاری کردن، دلالی کردن

فارسی به عربی

شغل

پیشنهاد کاربران

بپرس