مقاطعه کاری

/moqAte~ekAri/

معنی انگلیسی:
contract work, contract wirk

لغت نامه دهخدا

مقاطعه کاری. [ م ُ طَ / طِ ع َ / ع ِ ] ( حامص مرکب ) پیمانکاری. شغل و عمل مقاطعه کار. و رجوع به مقاطعه کار شود.

فرهنگ فارسی

پیمانکاری

مترادف ها

assumpsit (اسم)
تقبل، مقاطعه کاری، تقبل دیون دیگری، ادعای خسارت

پیشنهاد کاربران

بپرس