مقاسمه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
با کسی سوگند خوردن کسی را سوگند خوردن
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع . مقاسمة ] ۱ - (مص ل . ) سوگند یاد کردن . ۲ - (مص م . ) سوگند دادن کسی را.
فرهنگ عمید
۲. سوگند یاد کردن برای کسی، کسی را سوگند دادن.
دانشنامه آزاد فارسی
مُقاسمه
نوعی از خراج و گاه مرادف با خراج به کار می رود. با این حال، از حیث معنای اصطلاحی تفاوت اندکی با خراج دارد. هر دو مالیاتی اند که بر زمین بسته می شود، با این تفاوت که مقاسمه، حصّۀ معیّنی از محصول زمین مانند عُشر (یک دهم) است و خراج مال معیّن است.
نوعی از خراج و گاه مرادف با خراج به کار می رود. با این حال، از حیث معنای اصطلاحی تفاوت اندکی با خراج دارد. هر دو مالیاتی اند که بر زمین بسته می شود، با این تفاوت که مقاسمه، حصّۀ معیّنی از محصول زمین مانند عُشر (یک دهم) است و خراج مال معیّن است.
wikijoo: مقاسمه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید