ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر
پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر .
ناصرخسرو.
مفکر. [ م ُ ف َک ْ ک َ ] ( ع ص ) اندیشیده شده. آنچه موضوع اندیشه واقعشود. چیزی که درباره آن اندیشیده شود :
ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر
پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر.
ناصرخسرو.