[ویکی فقه] احترام، بزرگ داشت، گرامی داشتن چیزی می باشد، بی ارتباط با معنای لغوی آن نیست.
احترام ، مصدر باب افتعال از ریشه «ح ر م» و به معنای حرمت نگه داشتن است. حرمت نیز به معنای آن چه که هتک و شکستن آن روا نباشد، آمده است و «حرام» به معنای چیزی (کاری) که انجام دادن آن ممنوع باشد و «حَرَم» مکان محترمی است که انجام دادن برخی امور مجاز در مکان های دیگر در آن جا روا نیست و «حریم چاه» به معنای اطراف آن است که جز مالک، کسی حقّ تصرّف و حفر چاه دیگر در آن جا را ندارد و «حرمت شخص» چیزی است که شخص از آن حمایت و دفاع می کند. احترام در اصطلاح عرف به معنای تعظیم ، گرامی داشت و بزرگ داشت، بی ارتباط با معنای لغوی آن نیست؛ زیرا شخص، شیء، مکان یا زمان محترم، دارای حرمت و حریمی است که حفظ آن لازم و هتک آن نارواست.
احترام در قرآن
احترام، از واژه های غیر مصرّح قرآن است. این مفهوم از اضافه وصفی پاره ای موارد به وصف حرام (محترم بودن) چون:«نفس»، «بیت»، «أشهر» و ... استفاده می شود. برخی مشتقّات «تکریم» و ... ، «احسان»، «توقیر»، «تعزیر» ، «تعظیم»، تحیّت و «احیاء»، و «خفضِ جناح» نیز هریک به نوعی متضمن احترام است. افزون بر این، برخی واژه ها بیان گر مصادیق و شکل های خاص احترام و نمودهای خارجی آن است:«سجده»، « سلام و صلوات »، «إذن» اجازه ورود و ... . افزون بر موارد یاد شده، از برخی آیات که در آن رعایت اموری چون:«عدم تقدّم بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)»، «بلند نکردن صدا در برابر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)»، «عدم برخورد با رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مانند برخورد با افراد عادی» سفارش شده، مفهوم احترام برداشت می شود. مصادیق بی احترامی که لازمه احترام، ترک کردن آن ها است، از این واژه ها فهمیده می شود:«اهانت»، «اذیّت»، «خزی»، «خسأ»، «سبّ»، «لعن» و «قتل»
منشأ اصلی احترام از دیدگاه قرآن
از دیدگاه قرآن منشأ اصلی احترام به خداوند باز می گردد که در نهاد برخی موجودات قرار داده یا برای آن ها اعتبار شده است:«و مَن یُهِنِ اللّهُ فَما لَهُ مِن مُکرِم»، منشأ احترام انسان ها، همان برخورداری ایشان از کرامت الهی است:«و لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ ...» و منشأ احترام چیزهای دیگر (زمان ها، مکان ها و دیگر موجودات) حقوقی است که خداوند برای آنان قرار داده است.
احترام ، مصدر باب افتعال از ریشه «ح ر م» و به معنای حرمت نگه داشتن است. حرمت نیز به معنای آن چه که هتک و شکستن آن روا نباشد، آمده است و «حرام» به معنای چیزی (کاری) که انجام دادن آن ممنوع باشد و «حَرَم» مکان محترمی است که انجام دادن برخی امور مجاز در مکان های دیگر در آن جا روا نیست و «حریم چاه» به معنای اطراف آن است که جز مالک، کسی حقّ تصرّف و حفر چاه دیگر در آن جا را ندارد و «حرمت شخص» چیزی است که شخص از آن حمایت و دفاع می کند. احترام در اصطلاح عرف به معنای تعظیم ، گرامی داشت و بزرگ داشت، بی ارتباط با معنای لغوی آن نیست؛ زیرا شخص، شیء، مکان یا زمان محترم، دارای حرمت و حریمی است که حفظ آن لازم و هتک آن نارواست.
احترام در قرآن
احترام، از واژه های غیر مصرّح قرآن است. این مفهوم از اضافه وصفی پاره ای موارد به وصف حرام (محترم بودن) چون:«نفس»، «بیت»، «أشهر» و ... استفاده می شود. برخی مشتقّات «تکریم» و ... ، «احسان»، «توقیر»، «تعزیر» ، «تعظیم»، تحیّت و «احیاء»، و «خفضِ جناح» نیز هریک به نوعی متضمن احترام است. افزون بر این، برخی واژه ها بیان گر مصادیق و شکل های خاص احترام و نمودهای خارجی آن است:«سجده»، « سلام و صلوات »، «إذن» اجازه ورود و ... . افزون بر موارد یاد شده، از برخی آیات که در آن رعایت اموری چون:«عدم تقدّم بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)»، «بلند نکردن صدا در برابر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)»، «عدم برخورد با رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مانند برخورد با افراد عادی» سفارش شده، مفهوم احترام برداشت می شود. مصادیق بی احترامی که لازمه احترام، ترک کردن آن ها است، از این واژه ها فهمیده می شود:«اهانت»، «اذیّت»، «خزی»، «خسأ»، «سبّ»، «لعن» و «قتل»
منشأ اصلی احترام از دیدگاه قرآن
از دیدگاه قرآن منشأ اصلی احترام به خداوند باز می گردد که در نهاد برخی موجودات قرار داده یا برای آن ها اعتبار شده است:«و مَن یُهِنِ اللّهُ فَما لَهُ مِن مُکرِم»، منشأ احترام انسان ها، همان برخورداری ایشان از کرامت الهی است:«و لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ ...» و منشأ احترام چیزهای دیگر (زمان ها، مکان ها و دیگر موجودات) حقوقی است که خداوند برای آنان قرار داده است.
wikifeqh: مفهوم_احترام