[ویکی فقه] احباط و تکفیر ،بی تأثیر کردن عمل با گناه ، پوشاندن گناه با کار نیک می باشد.
احباط، مصدر باب افعال و از ریشه «حبط» و در لغت، به معنای فاسد کردن و هدر دادن است، و تکفیر، مصدر باب تفعیل به معنای پوشاندن است که دو مصدر ثلاثی مجرد آن (کَفر و کُفر) نیز به همین معنا می آید؛ هرچند تکفیر، معانی دیگری مانند نسبت دادن غیر به کفر و بی دینی نیز دارد. احباط در اصطلاح از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک به وسیله گناه، و تکفیر پوشیده و محو شدن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است. در تعاریف، خودِ عمل، متعلّق احباط قرار گرفته؛ امّا به نظر فخررازی ، این مطلب خالی از مسامحه نیست؛ زیرا خود عمل و اجزای تشکیل دهنده آن بقا ندارند تا بتوان آن را محو و باطل کرد.
واژه احباط و تکفیر در قرآن
احباط و واژه های هم ریشه آن ۱۶ بار در قرآن آمده است و تکفیر و واژه های هم ریشه آن ۱۴ بار در قرآن به کار رفته است. در آیاتی از احباط با واژگان و مضامین دیگری نیز یاد شده است؛ مانند:ابطال یا باطل، اضلال، هضم، هباء منثور، احتراق، عدم اغناء، خاکستر بر باد رفته، سراب در بیابان و ضایع کردن عمل در آیاتی نیز از واژه تکفیر و مشتقاتش استفاده نشده؛ ولی با این موضوع ارتباط دارند؛ مانند:۱۱۴ هود که در آن زایل شدن گناه به وسیله نیکی آمده، و ۱۱ نحل که در آن واژه تبدیل آمده و ۲۲ رعد که در آن واژه «درء» به معنای برطرف کردن به کار رفته است.
آراء درباره احباط و تکفیر
...
احباط، مصدر باب افعال و از ریشه «حبط» و در لغت، به معنای فاسد کردن و هدر دادن است، و تکفیر، مصدر باب تفعیل به معنای پوشاندن است که دو مصدر ثلاثی مجرد آن (کَفر و کُفر) نیز به همین معنا می آید؛ هرچند تکفیر، معانی دیگری مانند نسبت دادن غیر به کفر و بی دینی نیز دارد. احباط در اصطلاح از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک به وسیله گناه، و تکفیر پوشیده و محو شدن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است. در تعاریف، خودِ عمل، متعلّق احباط قرار گرفته؛ امّا به نظر فخررازی ، این مطلب خالی از مسامحه نیست؛ زیرا خود عمل و اجزای تشکیل دهنده آن بقا ندارند تا بتوان آن را محو و باطل کرد.
واژه احباط و تکفیر در قرآن
احباط و واژه های هم ریشه آن ۱۶ بار در قرآن آمده است و تکفیر و واژه های هم ریشه آن ۱۴ بار در قرآن به کار رفته است. در آیاتی از احباط با واژگان و مضامین دیگری نیز یاد شده است؛ مانند:ابطال یا باطل، اضلال، هضم، هباء منثور، احتراق، عدم اغناء، خاکستر بر باد رفته، سراب در بیابان و ضایع کردن عمل در آیاتی نیز از واژه تکفیر و مشتقاتش استفاده نشده؛ ولی با این موضوع ارتباط دارند؛ مانند:۱۱۴ هود که در آن زایل شدن گناه به وسیله نیکی آمده، و ۱۱ نحل که در آن واژه تبدیل آمده و ۲۲ رعد که در آن واژه «درء» به معنای برطرف کردن به کار رفته است.
آراء درباره احباط و تکفیر
...
wikifeqh: مفهوم_احباط_و_تکفیر