مفعولیت

لغت نامه دهخدا

مفعولیت. [ م َ لی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، حالت کسی که مفعول شده باشد. || تحمل و بردباری. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

زیرخوابی. [ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) مفعول واقع شدن در مباشرت جنسی و این لفظ اعم از بغل خوابی است ، چه بغل خوابی بیشتر بل همیشه در مورد جنس مخالف استعمال می شود. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) .

بپرس