روزی که سر به دفتر تدبیر می کشد
مجنون بجای مفرده زنجیر می کشد.
امیر شهرستانی ( از فرهنگ نظام ).
|| در اصطلاح فن سیاقت و دیوان ، دفاتر سیاقت یایکی از دفاتر هفتگانه فن سیاقت است : اقتلوا کاتبان مفرده را
اول آن عبدی فلک زده را.
واحد کرمانی ( در هجوخواجه عبدی بیک شیرازی سیاق دان ، از فرهنگ نظام ).
و رجوع به مفرد شود. || مفرد و ساده و بی آمیغ. ( ناظم الاطباء ).
- ادویه مفرده ؛ دواهای طبیعی که در آنها ترکیب صناعی نباشد. مفردات ، مقابل ادویه ٔمرکبه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مفردات شود.
- اعضاء مفرده . رجوع به همین کلمه شود.