مفتون کردن


مترادف مفتون کردن: شیفته کردن، عاشق کردن، فریفته کردن، شیدا کردن، دلباخته کردن، مجذوب کردن

متضاد مفتون کردن: فتنه کردن

معنی انگلیسی:
allure, bewitch, captivate, take

مترادف ها

seduce (فعل)
فریفتن، اغوا کردن، گمراه کردن، از راه بدر کردن، مفتون کردن

فارسی به عربی

هریسة

پیشنهاد کاربران

آریایی
واژه مفتون ( کردن ) ، مانند واژگان بیشمار دیگر که به نگر ( نظر ) عربی است ریشه آریایی و هندو اروپایی دارد.
infatuate به چم واله، شیدا، شیفته ، فریفته، و نیز مفتون ( از ریشه فتن و فتنه ) به هیچ روی عربی نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

نکته دیگر اینکه، آبادیس، لغزش داشته و در بالا، متضاد مفتون کردن را فتنه آورده که امید است ویراسته ( پیراسته ) شود.

بپرس