مفتحه

لغت نامه دهخدا

( مفتحة ) مفتحة. [ م ُ ف َت ْ ت َ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث مُفَتَّح. گشوده شده. گشوده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : جنات عدن مفتحة لهم الأبواب. ( قرآن 50/38 ).
مفتحه. [ م ُ ف َت ْ ت ِ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث مفتح. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مفتح شود.
- ادویه مفتحه ؛ داروهایی که برای گشادن مجاری بسته شده بدن به کار رود . ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : دیگر داروهای گشاینده که سده ها بگشاید و طبیبان ادویه مفتحه گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به مفتح شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّفَتَّحَةً: باز شده گشوده شده
ریشه کلمه:
فتح (۳۸ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس