مفاض
لغت نامه دهخدا
- رجل مفاض ؛ مردی که شکم و سینه او برابر باشد. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ترکیب بعد شود.
- مفاض البطن ؛ آنکه سینه و شکم وی برابر باشد. ( ناظم الاطباء ). و منه فی صفته صلی اﷲ علیه وآله و سلم ، و کان مفاض البطن ؛ ای مستوی البطن مع الصدر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
|| حدیث مفاض فیه ؛ سخن درپیوسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید