مفاصا

/mofAsA/

معنی انگلیسی:
clearance, certificate of liquidation, release

لغت نامه دهخدا

مفاصا. [ م ُ ] ( از ع ،اِمص ) مفاصاة. رجوع به مفاصاة شود. || سندی است که در تاریخ معین پس از رسیدگی حساب به عضوی که درآمد هزینه بر عهده او بوده داده می شود، و پس از دریافت آن سند، دیگر از آن تاریخ به بعد رقمهای جزو گذشته به حساب نخواهد آمد . ( فرهنگستان ) ( از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) : و التون تمغای کوچک ساخته که بر بروات خزانه... و مفاصا و مکتوبات دیوانی که جهت معاملات و آب و زمین نویسند زنند. ( جامعالتواریخ از یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 116 ). || سند تصفیه حساب بدهی. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
- مفاصا حساب ؛ به معنی مفاصاست. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) تصفیه حساب کردن . ۲ - ( اسم ) سندی که پس از رسیدگی بحساب شخصی یا مالیات مودی مبنی بر تصفیه حساب او بوی دهند

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . مفاصاة ] ۱ - (مص م . ) تصفیه حساب کردن . ۲ - (اِ. ) سندی که پس از رسیدگی به حساب شخصی یا مالیات مؤدی مبنی بر تصفیه حساب او به وی دهند. ، ~حساب صورت تفریغ محاسبه .

فرهنگ عمید

۱. تصفیه حساب کردن.
۲. (اسم ) (حسابداری ) مفاصاحساب.

مترادف ها

acquittance (اسم)
بخشودگی، برائت، مفاصا، رهایی، ترک دعوی

quietus (اسم)
تبرئه، برائت، مفاصا، رهایی، پاکی

recoupment (اسم)
مفاصا، جبران، کسب مجدد

پیشنهاد کاربران

تسویه حساب کردن. حساب را به صفر رساندن.
Clearance certificates
همیشه گفته شده عبارت تصفیه حساب از لحاظ املایی غلط هست و تسویه حساب درسته و نباید مفاصاحساب را به تسویه حساب معنی کنیم، ، مفاصا یعنی جداکردن، ، پس مفاصاحساب یعنی جداکردن حساب . . . حساب جداکردن و یا حساب
...
[مشاهده متن کامل]
جدابودن معمول هست، ، مفاصاحساب در ادارات هم یعنی، حساب اموال و دارایی که تحویل شخص بوده پس از پایان قرارداد از تعهد وی خارج و جدا میشه. . .

از ماده فصل به معنی حساب را صفر کردن ، حساب را تصفیه نمودن

بپرس