مفاجاء

لغت نامه دهخدا

( مفاجاءً ) مفاجاءً. [ م ُ ج َ ئَن ْ ] ( ع ق ) به ناگهان. ناگهانی. بغتةً : اگر بی باکی مکابره ای آرد و مفاجاءً مخاطره ای افتد دست تدارک از تلافی آن قاصر ماند. ( سندبادنامه ص 89 ). و رجوع به مفاجا و مفاجاءة و مفاجاة شود.

پیشنهاد کاربران

مفاجاء هم خانواده است با فجیع و فاجعه، مفاجات
به معنای رویدادهای ناگوار آنی، ناگهانی، به یکباره، ناگاه، حوادث آنی ، مرگ ناگهانی، اجل معلق
مثل تیر غیب که قدیم به کار می بردن در خصوص مرگ کسی،