مفاتحت
لغت نامه دهخدا
مفاتحة. [ م ُ ت َ ح َ ] ( ع مص ) با کسی چیزی ابتدا کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( از المنجد ). چیزی آغاز کردن. ( آنندراج ). و رجوع به مدخل های قبل و بعد شود. || با کسی دری باز گشادن. ( المصادر زوزنی ). با یکدیگر در باز گشودن. ( آنندراج ). || با کسی به حاکم شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). با همدیگر پیش حاکم رفتن. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || آسان گردانیدن بیع. ( از ذیل اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || گاییدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).مجامعت کردن. ( از ناظم الاطباء ). || تقاضانمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید