مغیا

لغت نامه دهخدا

مغیا. [ م ُ غ َی ْ یا ] ( ع ص ، اِ ) دارای غایت. ( معجم متن اللغة ). آنچه برای آن غایتی معین شده است و گویند غایت داخل در مغیا نیست. ( از محیط المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || چیزی که قانون برای آن غایتی قرار داده باشد، چنانکه در ماده 227 دادرسی مدنی که می گوید: «در صورتی که درخواست کننده تأمین تا ده روز بعد از صدور قرار تأمین دادخواست نسبت به اصل دعوی ندهد قرار تأمین را دادگاه به درخواست طرف مقابل ملغی می نماید» و مقنن برای دادن دادخواست نسبت به اصل دعوی در فرض بالا روز یازدهم پس از صدور قرار تأمین را غایت قرار داده است و دادن دادخواست مزبور مغیا به غایت مذکور است. بحثی است در علم اصول در این گونه موارد که آیا غایت داخل در مغیاست یا نه. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

فرهنگ فارسی

دارای غایت آنچه برای آن غایتی معین شده است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مغیّا به شیء دارای غایت معیّن اطلاق می شود.
مغیّا، چیزی است که برای آن غایتی معین شده است؛ به بیان دیگر، مرجع غایت و آن چیزی که غایت، انتهای آن رامشخص می نماید، مغیّا نام دارد.
← مثال
در این که غایت در حکم مغیّا داخل است یا خیر، میان اصولی ها اختلاف است.
عناوین مرتبط
...

پیشنهاد کاربران

بپرس