مغمون

لغت نامه دهخدا

مغمون. [ م َ ] ( ع ص ) نهاده شده بر زمین. ( ناظم الاطباء ). نهاده در زیر زمین. ( از فرهنگ جانسون ).

فرهنگ فارسی

نهاده شده بر زمین نهاده در زیر زمین

پیشنهاد کاربران

مغمون، در زبان لکی و کل حوزه لکستان مغمؤین تلفظ می شود گرچه کمتر نسبت به گذشته استفاده می شود اما به معنای ::
ضرر کرده ، غم دیده ، که با لفظ مغمؤین با سکون �و� و بعد از واو �ی� بکار میرود .
در معنای �به زمین نهاده شده � هم در معاملات لکستان چنین معنایی تفهیم می شود مثلاً طرفی که در معامله متضرر شده معمولاً می گویند فلانی مغمؤین شده .
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس