مغفول

پیشنهاد کاربران

مغفول ( از او غفلت شده ) ؛ همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ناپات ( پیشوند نا با آپا از سغدی آپای: توجه با پسوند مفعولی سغدی آت ) یعنی مورد توجه قرار نگرفته، به او بی توجهی شده.
مغفول به معنی مورد غفلت و بی اعتنایی قرار گرفته می باش.
پیشنهاد بنده برای معادل فارسی کلمه مغفول ندیده می باشد.
اینکه در صدا و سیما که باید دانشگاه ملی باشد مکرر از واژه مغفول استفاده می شودم ی بایست بگویند نادیده با ندیده گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

معفول = نادیده، ندیده
این واژه پیشنهادی در جمله مرتبط معنای کامل را می. رساند،
مثلاً وستی به دوست دیگر می گویند فلان روز در فلان واقعه یا گفتگو مرا نادیده گرفتی
یا عاشقی به معشوق فاپیشه می گوید تو اصلاً مرا نمی بینی که مراز از ندیدن در این گونه جملات همان مغفول ماندن است

مورد غفلت قرار گرفته مثل واژه ی مرحوم[مفعول]
عربی هست
غفلت : نادانی
معنی مغفول یعنی غفلت و نادانی همچنین مغفول می تونه هم خانواده غفلت و غافل باشه چون از یک ریشه و از یک خانواده هستند یعنی درواقع معنی اونها یکی هست و سه حرف اصلی غ ف ل هم در اونها وجود داره✨
مغفول :بر وزن مفعول میباشد؛یعنی کار یا عملی بر روی آن انجام گرفته بنابراین مغفول شده یعنی مورد کوتاهی و بی توجهی قرار گرفته است.
مورد غفلت واقع شده/فراموش شده
غفلت زده در جریان همپوشانی و یا بی اطلاعی از روندی عدیده در مشکلات
مورد غفلت واقع شده است.
نادیده گرفته شده است.
مورد بی توجهی و غفلت واقع شده
به جا و یا کسی که کم توجهی شده
غافل شدن، غفلت کردن
مورد غفلت واقع شده.
نادیده گرفته شده.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس