مغروق

/maqruq/

معنی انگلیسی:
drowned, immersed, sunken

لغت نامه دهخدا

مغروق. [ م َ ] ( ص ) غوطه ورشده در آب. فرورفته در آب. ( از ناظم الاطباء ). غرق شدن. غرقه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). این کلمه ظاهراً برساخته فارسیان است و در عربی غریق باید گفت.

فرهنگ فارسی

( اسم ) فرو رفته در آب غرق شده : [ مرد مغروق ] [ کشتی مغروق ] جمع : مغروقین ( برای کسان ) .

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) غرق شده .

پیشنهاد کاربران

این واژه در متون کهن چون "سمک عیار" نیز آمده است
( خود و اسب در آهن مغروق شده بودند. ) سمک عیار/جلد یک/ ص 169/تصحیح دکتر خانلری
غرق در آب _ غرق شدن
آب افتاده

بپرس