مغروس گرداندن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کاشتن کشت کردن : [ ... پنج هزار نخل خرمای خستویی از ولایت حویزه نقل کرده در محوطات خمسه مذکور مغروس گرداند. ] ( مکاتبات رشیدی ۱۸۲ )

پیشنهاد کاربران

مغروس گرداندن ؛ مغروس گردانیدن. کاشتن. نشاندن : پنج هزار نخل خرمای خستویی از ولایت حویزه نقل کرده در محوطات خمسه مذکوره مغروس گرداند. ( مکاتبات رشیدی ) .
|| ( اِ ) درخت. نهال :
بر سر سرو زندپرده عشاق تذرو
ورشان نای زند بر سر هر مغروسی.
منوچهری.