مغرض

/moqrez/

مترادف مغرض: بدخواه، غرضمند، غرض ورز، کینه توز، کینه ور

متضاد مغرض: بی غرض

معنی انگلیسی:
partial, spiteful, unfair, tendentious, self - interested person, self - interested, having a private motive

لغت نامه دهخدا

مغرض. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) بدخواه. و بدنفس و بدفطرت و کسی که دارای غرض و کینه باشد. ( ناظم الاطباء ). این کلمه که معمولاً به معنی صاحب غرض استعمال می شود، در لغت عرب بدین معنی نیست و معانی دیگری دارد. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال دوم شماره 1 ) :
لیک مغرض چو بر غرض آشفت
غرض کور را چه آری گفت.
دهخدا ( مجموعه اشعار ص 8 ).
و رجوع به اِغراض شود.

مغرض. [ م َ رِ ] ( ع اِ ) فرود سینه شتر و جانب شکم اسفل اضلاع. ج ، مغارض. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). فرود سینه شتر و جانب شکم از زیر اضلاع. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مغرض. [ م ُ غ َرْ رَ ] ( ع ص ) تهی شده. خالی گشته. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

فرهنگ فارسی

کسی که قصدوغرضی دارد، بدخواه وبدنفس
( اسم ) ۱ - کسی که غرضی شخصی دارد : [ لیک مغرض چو بر غرض آشفت غرض کور را چه آری گفت ? ] ( دهخدا . مجموعه اشعار ص ۸ ) توضیح در عربی به معنی بیزار کننده پر کننده ( کوزه آب ) ورسنده به حاجت خود آمده .
تهی شده و خالی گشته

فرهنگ معین

(مُ رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) با کینه و غرض .

فرهنگ عمید

کسی که قصد و غرضی دارد، بدخواه و بدنفس.

مترادف ها

mercenary (صفت)
قابل فروش، مغرض

self-interested (صفت)
مغرض

فارسی به عربی

جزیی

پیشنهاد کاربران

مغرضانه: موضعگیری به سود یا بر علیه کسی یا چیزی بدون رعایت انصاف و یا بی طرفی و تنها از روی تعصب.
( https://www. cnrtl. fr/definition/partial )
مغرض واژه ای عربی است که پسوند پارسی آنه به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی اینهاست:
...
[مشاهده متن کامل]

بدخواهانه ( دری )
نبنانه nabenāne ( پارتی با پسوند آنه )
دوژدانه duždāne ( اوستایی: dužda با پسوند آنه )

مغرض: کسی که متعصبانه و بدون رعایت انصاف به سود یا بر علیه کسی یا چیزی موضعگیری می کند.
( https://www. cnrtl. fr/definition/partial )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بدخواه ( دری )
نبن naben ( پارتی )
دوژده dužda ( اوستایی )
صاحب اغراض ؛ مغرض.
بدخواه دیگری و کسی که خودخواه است
بدگمان

بپرس