مَغربی، عَبْدُالْقادر (سوریه ۱۸۶۷ـ۱۹۵۶)
عالم، مصلح، نویسنده و روزنامه نگار سوری. پدرش، عالم و فقیه و قاضی لاذقیه بود. در طرابلس نزد شیخ حسین جسر، علوم دینی را فراگرفت. پس از تعطیلی مدرسۀ الوطنیه، همراه جسر به بیروت رفت و در مدرسۀ سلطانیه مشغول تحصیل شد. در ۱۸۹۲، به استانبول رفت و با سید جمال الدین اسدآبادی آشنا شد. یک سال بعد به طرابلس بازگشت و آراء اصلاحی خود را ترویج و از تبهکاری های سلطان عبدالحمید عثمانی انتقاد کرد. درنتیجه انتقادات تندش، دستگیر و با شفاعت رشیدرضا، آزاد شد. مغربی پس از این واقعه به مصر رفت و به روزنامه نگاری پرداخت. پس از اعلان مشروطۀ عثمانی در ۱۹۰۸، به طرابلس بازگشت و مجلۀ البرهان را انتشار داد. در اواخر ۱۹۱۴، به دعوت حکومت عثمانی همراه با شکیب ارسلان و عبدالعزیز جاویش دارالفنون را در مدینۀ منوره تأسیس کرد. در ۱۹۴۱، به ریاست فرهنگستان علوم عربی رسید و تا زمان مرگ در این منصب بود. مهم ترین کتاب هایش عبارت اند از: در حاشیۀ تفسیر، خاطرات و سخنانی از جمال الدین افغانی، و محمد و زن.
عالم، مصلح، نویسنده و روزنامه نگار سوری. پدرش، عالم و فقیه و قاضی لاذقیه بود. در طرابلس نزد شیخ حسین جسر، علوم دینی را فراگرفت. پس از تعطیلی مدرسۀ الوطنیه، همراه جسر به بیروت رفت و در مدرسۀ سلطانیه مشغول تحصیل شد. در ۱۸۹۲، به استانبول رفت و با سید جمال الدین اسدآبادی آشنا شد. یک سال بعد به طرابلس بازگشت و آراء اصلاحی خود را ترویج و از تبهکاری های سلطان عبدالحمید عثمانی انتقاد کرد. درنتیجه انتقادات تندش، دستگیر و با شفاعت رشیدرضا، آزاد شد. مغربی پس از این واقعه به مصر رفت و به روزنامه نگاری پرداخت. پس از اعلان مشروطۀ عثمانی در ۱۹۰۸، به طرابلس بازگشت و مجلۀ البرهان را انتشار داد. در اواخر ۱۹۱۴، به دعوت حکومت عثمانی همراه با شکیب ارسلان و عبدالعزیز جاویش دارالفنون را در مدینۀ منوره تأسیس کرد. در ۱۹۴۱، به ریاست فرهنگستان علوم عربی رسید و تا زمان مرگ در این منصب بود. مهم ترین کتاب هایش عبارت اند از: در حاشیۀ تفسیر، خاطرات و سخنانی از جمال الدین افغانی، و محمد و زن.
wikijoo: مغربی،_عبدالقادر_(سوریه_۱۸۶۷ـ۱۹۵۶)