مغتلم. [ م ُ ت َ ل ِ ] ( ع ص ) تیزشهوت. ( ناظم الاطباء ). آن که شهوت بر او غلبه کرده باشد. غِلّیم. غَلِم. ( از اقرب الموارد ). به شهوت آمده. مست. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به اغتلام شود. || اشتر مست. ( مهذب اسماء ).