[ویکی فقه] مغالطه رفع مقدم، به معنای حکم به انتفای بخش دوم جمله شرطی، به استناد انتفای بخش اول است.
هرگاه با داشتن یک جمله شرطی، بخش دوم جمله؛ که تالی نامیده می شود نفی شود، می توان نفی بخش اول؛ که مقدم نامیده می شود را نتیجه گرفت. این قاعده، به «قاعده رفع تالی» مشهور است. مثال: «اگر باران ببارد، زمین خیس می شود. زمین خیس نشده است، پس باران نباریده است». این استدلال، صحیح و معتبر است، حال اگر کسی با رفع و نفی مقدم، قصد انتاج رفع تالی کند، دچار مغالطه شده؛ زیرا یک واقعه می تواند دارای عوامل متعدد باشد، و نفی یک عامل، نفی معلول را ثابت نمی کند، زیرا بسا عامل دیگری جایگزین شده و موجب تحقق معلول گردد. این استدلال، که نوعی مغالطه است، مغالطه رفع مقدم نامیده می شود. مثال: «اگر باران ببارد، زمین خیس می شود. باران نباریده است. پس زمین خیس نشده است».
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • خندان، علی اصغر، مغالطات.
هرگاه با داشتن یک جمله شرطی، بخش دوم جمله؛ که تالی نامیده می شود نفی شود، می توان نفی بخش اول؛ که مقدم نامیده می شود را نتیجه گرفت. این قاعده، به «قاعده رفع تالی» مشهور است. مثال: «اگر باران ببارد، زمین خیس می شود. زمین خیس نشده است، پس باران نباریده است». این استدلال، صحیح و معتبر است، حال اگر کسی با رفع و نفی مقدم، قصد انتاج رفع تالی کند، دچار مغالطه شده؛ زیرا یک واقعه می تواند دارای عوامل متعدد باشد، و نفی یک عامل، نفی معلول را ثابت نمی کند، زیرا بسا عامل دیگری جایگزین شده و موجب تحقق معلول گردد. این استدلال، که نوعی مغالطه است، مغالطه رفع مقدم نامیده می شود. مثال: «اگر باران ببارد، زمین خیس می شود. باران نباریده است. پس زمین خیس نشده است».
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • خندان، علی اصغر، مغالطات.
wikifeqh: مغالطه_رفع_مقدم