دیکشنری
مترجم
بپرس
معیه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
معیه. [ م َ ] ( ع ص ) زرع معیه ؛ کشت آفت رسیده. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
زرع معیه کشت آفت رسیده
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها