معین داشتن

لغت نامه دهخدا

معین داشتن. [ م ُ ع َی ْ ی َ ت َ ] ( مص مرکب ) تعیین کردن. مقرر کردن : فرمود تا وجه کفاف او معین دارند. ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

تعیین کردن مقرر کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس