[ویکی فقه] وابستگی بسیاری از احکام در اسلام ، به گردش ماه و حالت های گوناگون آن، نیازمند شرح و سخن بسیار نیست.هر کس با اندک آشنایی با عبادت هایی چون: نماز ، روزه ، حج ، جهاد و… می داند که بخش مهمی از احکام این عبادت ها، با آغاز و انجام ماه های قمری ارتباطی تنگاتنگ دارد.
گرچه می توان درباره آغاز ماه قمری، چند دیدگاه را در لابه لای سخنان و نوشته های فقیهان، پیدا کرد، ولی آنچه امروز بیش از همه مطرح و مورد ارزیابی است، دو دیدگاه است.۱. پیدا شدن هلال ماه را در هر منطقه برای همه مناطق دیگر کافی نیست و برای ماه نیز، افق های گوناگون وجود دارد.۲. پیدا شدن هلال ماه در یک جا، برای منطقه های یگر نیز کافی است و پیدایش هلال ماه، دارای افق های گوناگون نیست.البته در همین نوشته باید این دو دیدگاه را بیش از این بشکافیم و مقصود گروندگان به هر یک را بهتر و روشن تر دریابیم، ولی در آغاز و پیش از پرداختن به ریزه کاری های هر کدام، شایسته است که برخی پندارهای نادرست را درباره پیامد هر یک از این دو گوشزد کنیم.
منشأ اختلاف
ممکن است برخی چنین تصور کنند که اختلاف میان اخترشناسان در تعیین آغاز ماه قمری، با گزینش دیدگاهِ نبود افق های گوناگون برچیده می شود و مردم از سردرگمی رهایی می یابند.بویژه در چند سال اخیر که در چند ماه رمضان پی درپی، سخن سالنامه نویسان، با آنچه گروهی از جویندگان هلال آغاز ماه می دیدند و اعلام رسمی در کشور ما نیز بر آن بود، اختلاف داشت، این پندار برای برخی قوت بیش تری گرفت.گفته می شود: اگر افق های گوناگون مطرح نباشد، چنین ناسازگاری هایی هم رخت بر می بندد.ولی باید دانست که چنین چیزی نادرست و ناشی از نسنجیدن درست همه سویه این دیدگاه هاست.آنچه در دیدگاهِ نبود افق های گوناگون وجود دارد این است که: اگر هلال ماه در منطقه ای از کره زمین ، در خور دیدن باشد، برای همه منطقه های دیگری که در نخستین لحظه پیدایش هلال، شب باشند، حجت است و آغاز ماه نو قمری، برای همه آن ها ثابت می شود.امّا پیدایش هلال را چگونه باید دریافت، مسأله ای است، جدا.
نکته
آیا سخن حکومتهای مختلف کشورهای اسلامی، هر چند به دیگر احکام و مقررات اسلامی پای بند نباشند، در این باره حجت است؟آیا دیدن و اعلام کردنِ برخی عالمان درباری، حجت است؟ آیا نوشته اختر شناسان، که در برخی از سال ها، حتی در کشور خودمان، سالنامه های گوناگون با تعیین زمان های گوناگون یافت می شد، حجت است؟دیدگاه اثبات افق ها و یا نفی آن، هر دو می توانند پاسخ های همسان به این پرسش ها بدهند.سخن در این است که اگر در منطقه ای هلال ماه در خور دیدن باشد، تکلیف دیگر منطقه ها چیست، و این قابلیت دیدن باید اثبات گردد.سردرگمی سال های اخیر، به عقیده شماری از کارشناسان این رشته، ناشی از کم توجهی و بی دقتی در نگارش سالنامه هاست؛ چرا که برای یک کشور به اندازه ایران ، سالنامه های مختلف یافته می شود که هر کدام، آغاز ماه را به گونه ای محاسبه کرده اند.طبیعی است که همه آن ها نمی تواند درست باشد.در اساس، اختلاف این دو دیدگاه، پس از اثبات وجود هلال ماه در یک منطقه آغاز می شود، که آیا این هلال ثابت شده برای همه جا کافی است یا تنها برای منطقه های هم افق؟ در حالی که اختلاف موجود در سال های گذشته در این بود که آیا هلال پیدا شده است یا خیر؟نکته درخور توجه دیگر این که: نتیجه هیچ یک از دو دیدگاه یاد شده این نیست که در همه منطقه های کره زمین، یک روز به عنوان روز عیدفطر یا قربان ، یک شب به عنوان شب قدر و مانند آن خواهد بود.شماری از آنان که افق های گوناگون را نمی پذیرند، مانند آقای خویی، در بیان کامل و دقیق نظر خویش گفته اند: هرگاه هلال ماه در منطقه ای درخور دیدن شود، همه منطقه هایی که در آن هنگام در تاریکی شب باشند، ماه قمری برای آن ها آغاز می شود.بسیار روشن است که همواره نیمی از منطقه های کره زمین، در روشنایی روزند و هلال ماه یاد شده، برای آن منطقه ها، آغازگر ماه قمری به شمار نمی آید.برای نمونه اگر در ایران، به هنگام غروب خورشید ، هلال ماه را بتوان دید، آغاز ماه قمری است و صبح فردای آن شب، دارای احکام ویژه خویش مانند واجب بودن روزه ، یا حرام بودن آن خواهد بود، ولی منطقه هایی که درلحظه پیدا شدن همان هلال، بامداد روز خود را آغاز می کردند، حتی در دیدگاه آقای خوئی نیز، روز آخر ماه را می گذرانند و فردای آن روز، آغاز ماه آینده برای آنهاست.نتیجه چنین چیزی، یگانه نبودن فطر و قربان و قدر و مانند آن در همه کره زمین است.بنابراین، نباید پنداشت که با پذیرش دیدگاه نفی افق های گوناگون، آغاز و انجام ماه های قمری برای همه انسان ها یک نواخت و همزمان خواهد شد.البته در بررسی استدلال ها و شواهد این دیدگاه، شرح بیش تری در این باره خواهیم آورد.
شمار روزهای ماه قمری
...
گرچه می توان درباره آغاز ماه قمری، چند دیدگاه را در لابه لای سخنان و نوشته های فقیهان، پیدا کرد، ولی آنچه امروز بیش از همه مطرح و مورد ارزیابی است، دو دیدگاه است.۱. پیدا شدن هلال ماه را در هر منطقه برای همه مناطق دیگر کافی نیست و برای ماه نیز، افق های گوناگون وجود دارد.۲. پیدا شدن هلال ماه در یک جا، برای منطقه های یگر نیز کافی است و پیدایش هلال ماه، دارای افق های گوناگون نیست.البته در همین نوشته باید این دو دیدگاه را بیش از این بشکافیم و مقصود گروندگان به هر یک را بهتر و روشن تر دریابیم، ولی در آغاز و پیش از پرداختن به ریزه کاری های هر کدام، شایسته است که برخی پندارهای نادرست را درباره پیامد هر یک از این دو گوشزد کنیم.
منشأ اختلاف
ممکن است برخی چنین تصور کنند که اختلاف میان اخترشناسان در تعیین آغاز ماه قمری، با گزینش دیدگاهِ نبود افق های گوناگون برچیده می شود و مردم از سردرگمی رهایی می یابند.بویژه در چند سال اخیر که در چند ماه رمضان پی درپی، سخن سالنامه نویسان، با آنچه گروهی از جویندگان هلال آغاز ماه می دیدند و اعلام رسمی در کشور ما نیز بر آن بود، اختلاف داشت، این پندار برای برخی قوت بیش تری گرفت.گفته می شود: اگر افق های گوناگون مطرح نباشد، چنین ناسازگاری هایی هم رخت بر می بندد.ولی باید دانست که چنین چیزی نادرست و ناشی از نسنجیدن درست همه سویه این دیدگاه هاست.آنچه در دیدگاهِ نبود افق های گوناگون وجود دارد این است که: اگر هلال ماه در منطقه ای از کره زمین ، در خور دیدن باشد، برای همه منطقه های دیگری که در نخستین لحظه پیدایش هلال، شب باشند، حجت است و آغاز ماه نو قمری، برای همه آن ها ثابت می شود.امّا پیدایش هلال را چگونه باید دریافت، مسأله ای است، جدا.
نکته
آیا سخن حکومتهای مختلف کشورهای اسلامی، هر چند به دیگر احکام و مقررات اسلامی پای بند نباشند، در این باره حجت است؟آیا دیدن و اعلام کردنِ برخی عالمان درباری، حجت است؟ آیا نوشته اختر شناسان، که در برخی از سال ها، حتی در کشور خودمان، سالنامه های گوناگون با تعیین زمان های گوناگون یافت می شد، حجت است؟دیدگاه اثبات افق ها و یا نفی آن، هر دو می توانند پاسخ های همسان به این پرسش ها بدهند.سخن در این است که اگر در منطقه ای هلال ماه در خور دیدن باشد، تکلیف دیگر منطقه ها چیست، و این قابلیت دیدن باید اثبات گردد.سردرگمی سال های اخیر، به عقیده شماری از کارشناسان این رشته، ناشی از کم توجهی و بی دقتی در نگارش سالنامه هاست؛ چرا که برای یک کشور به اندازه ایران ، سالنامه های مختلف یافته می شود که هر کدام، آغاز ماه را به گونه ای محاسبه کرده اند.طبیعی است که همه آن ها نمی تواند درست باشد.در اساس، اختلاف این دو دیدگاه، پس از اثبات وجود هلال ماه در یک منطقه آغاز می شود، که آیا این هلال ثابت شده برای همه جا کافی است یا تنها برای منطقه های هم افق؟ در حالی که اختلاف موجود در سال های گذشته در این بود که آیا هلال پیدا شده است یا خیر؟نکته درخور توجه دیگر این که: نتیجه هیچ یک از دو دیدگاه یاد شده این نیست که در همه منطقه های کره زمین، یک روز به عنوان روز عیدفطر یا قربان ، یک شب به عنوان شب قدر و مانند آن خواهد بود.شماری از آنان که افق های گوناگون را نمی پذیرند، مانند آقای خویی، در بیان کامل و دقیق نظر خویش گفته اند: هرگاه هلال ماه در منطقه ای درخور دیدن شود، همه منطقه هایی که در آن هنگام در تاریکی شب باشند، ماه قمری برای آن ها آغاز می شود.بسیار روشن است که همواره نیمی از منطقه های کره زمین، در روشنایی روزند و هلال ماه یاد شده، برای آن منطقه ها، آغازگر ماه قمری به شمار نمی آید.برای نمونه اگر در ایران، به هنگام غروب خورشید ، هلال ماه را بتوان دید، آغاز ماه قمری است و صبح فردای آن شب، دارای احکام ویژه خویش مانند واجب بودن روزه ، یا حرام بودن آن خواهد بود، ولی منطقه هایی که درلحظه پیدا شدن همان هلال، بامداد روز خود را آغاز می کردند، حتی در دیدگاه آقای خوئی نیز، روز آخر ماه را می گذرانند و فردای آن روز، آغاز ماه آینده برای آنهاست.نتیجه چنین چیزی، یگانه نبودن فطر و قربان و قدر و مانند آن در همه کره زمین است.بنابراین، نباید پنداشت که با پذیرش دیدگاه نفی افق های گوناگون، آغاز و انجام ماه های قمری برای همه انسان ها یک نواخت و همزمان خواهد شد.البته در بررسی استدلال ها و شواهد این دیدگاه، شرح بیش تری در این باره خواهیم آورد.
شمار روزهای ماه قمری
...
wikifeqh: معیار_تشخیص_ماه های_قمری