[ویکی نور] «معیار العقول» کتابی است در علم جرثقیل یا به تعبیر امروزی مکانیک که به زبان فارسی تألیف گردیده و نسبتش را به ابن سینا داده اند، البته دلیلی بر اینکه بتوان آن را با اطمینان به وی نسبت داد، وجود ندارد، زیرا با نگاهی به آثار فارسی ابن سینا، همچون دانش نامه علائی یا رساله نبض و... که در ردیف آثار فارسی قرن چهارم و پنجم هجری می باشند و مقایسه آنها با این رساله، به وضوح معلوم می شود که هیچ هم آهنگی بین آنها وجود ندارد و این دو گونه ادبیات نمی تواند از قلم یک نفر باشد، لکن شهرت انتساب آن به شیخ الرئیس، ما را به تأملی در باره ی آن وامی دارد تا شاید توجیهی همچون دست برد ناسخان در متن کتاب یا عواملی از این دست، ما را راضی کند تا به چشم رساله ای از بو علی بدان بنگریم.
در هر صورت، رساله، از ابو علی باشد یا از دانشمندی دیگر، حکایت از آگاهی دانشمندان اسلامی به این علم دارد، چنان که پسران موسی بن شاکر نیز در این علم کتاب های مهمی تألیف نموده اند.
کتاب حاضر، در پنج باب تنظیم شده است؛ باب اول و پنجم، فصل بندی ندارد، ولی باب دوم دارای پنج فصل و باب سوم دارای سه فصل و باب چهارم دارای چهار فصل می باشد.
باب اول، در ذکر آلات جرثقیل، است که عبارتند از: محور؛ فحل؛ بکره؛ لولب و اسفین. باب دوم، مشتمل بر پنج فصل است که در آن هر یک از آلات جرثقیل، توضیح داده شده اند و وظیفه و موقعیت هر کدام همراه اشکالی که نمایان گر آنهاست، معین گردیده اند. باب سوم، در به فعلیت درآوردن محور، بکره و فحل است؛ یعنی طرز استفاده از هر کدام را توضیح می دهد؛ برای مثال می گوید: برای بلند کردن هزار من بار با استفاده از این آلات چه ترتیبی باید اتخاذ کرد. این باب نیز همراه با اشکالی است تا مخاطب راحت تر با مقصود مؤلف آشنا و چیزهایی که می خواند کاربردی تر گردد. باب چهارم، در ترکیب این آلات و ادوات است که در چهار فصل می باشد: فصل اول، در ترکیب محور بکره است که برای مثال در هنگام بالا بردن ده هزار من بار کاربرد دارد.
فصل دوم، در ترکیب محور و بیرم است که در این ترکیب هم بالا کشیدن ده هزار من بار با نیروی دو من بار بالا خواهد رفت.
در هر صورت، رساله، از ابو علی باشد یا از دانشمندی دیگر، حکایت از آگاهی دانشمندان اسلامی به این علم دارد، چنان که پسران موسی بن شاکر نیز در این علم کتاب های مهمی تألیف نموده اند.
کتاب حاضر، در پنج باب تنظیم شده است؛ باب اول و پنجم، فصل بندی ندارد، ولی باب دوم دارای پنج فصل و باب سوم دارای سه فصل و باب چهارم دارای چهار فصل می باشد.
باب اول، در ذکر آلات جرثقیل، است که عبارتند از: محور؛ فحل؛ بکره؛ لولب و اسفین. باب دوم، مشتمل بر پنج فصل است که در آن هر یک از آلات جرثقیل، توضیح داده شده اند و وظیفه و موقعیت هر کدام همراه اشکالی که نمایان گر آنهاست، معین گردیده اند. باب سوم، در به فعلیت درآوردن محور، بکره و فحل است؛ یعنی طرز استفاده از هر کدام را توضیح می دهد؛ برای مثال می گوید: برای بلند کردن هزار من بار با استفاده از این آلات چه ترتیبی باید اتخاذ کرد. این باب نیز همراه با اشکالی است تا مخاطب راحت تر با مقصود مؤلف آشنا و چیزهایی که می خواند کاربردی تر گردد. باب چهارم، در ترکیب این آلات و ادوات است که در چهار فصل می باشد: فصل اول، در ترکیب محور بکره است که برای مثال در هنگام بالا بردن ده هزار من بار کاربرد دارد.
فصل دوم، در ترکیب محور و بیرم است که در این ترکیب هم بالا کشیدن ده هزار من بار با نیروی دو من بار بالا خواهد رفت.
wikinoor: معیار_العقول
[ویکی فقه] معیار العقول (کتاب). «معیار العقول» کتابی است در علم جرثقیل یا به تعبیر امروزی مکانیک که به زبان فارسی تالیف گردیده و آنرا منتسب به ابن سینا می دانند.
دلیلی بر اینکه بتوان آن را با اطمینان به وی نسبت داد، وجود ندارد، زیرا با نگاهی به آثار فارسی ابن سینا، همچون دانش نامه علائی یا رساله نبض و... که در ردیف آثار فارسی قرن چهارم و پنجم هجری می باشند و مقایسه آنها با این رساله، به وضوح معلوم می شود که هیچ هم آهنگی بین آنها وجود ندارد و این دو گونه ادبیات نمی تواند از قلم یک نفر باشد، لکن شهرت انتساب آن به شیخ الرئیس، ما را به تاملی در باره ی آن وامی دارد تا شاید توجیهی همچون دست برد ناسخان در متن کتاب یا عواملی از این دست، ما را راضی کند تا به چشم رساله ای از بو علی بدان بنگریم. در هر صورت، رساله، از ابو علی باشد یا از دانشمندی دیگر، حکایت از آگاهی دانشمندان اسلامی به این علم دارد، چنان که پسران موسی بن شاکر نیز در این علم کتاب های مهمی تالیف نموده اند.
ساختار کتاب
کتاب حاضر، در پنج باب تنظیم شده است؛ باب اول و پنجم، فصل بندی ندارد، ولی باب دوم دارای پنج فصل و باب سوم دارای سه فصل و باب چهارم دارای چهار فصل می باشد.
گزارش محتوا
باب اول، در ذکر آلات جرثقیل ، است که عبارتند از: محور؛ فحل؛ بکره؛ لولب و اسفین. باب دوم، مشتمل بر پنج فصل است که در آن هر یک از آلات جرثقیل، توضیح داده شده اند و وظیفه و موقعیت هر کدام همراه اشکالی که نمایان گر آنهاست، معین گردیده اند. باب سوم، در به فعلیت درآوردن محور، بکره و فحل است؛ یعنی طرز استفاده از هر کدام را توضیح می دهد؛ برای مثال می گوید: برای بلند کردن هزار من بار با استفاده از این آلات چه ترتیبی باید اتخاذ کرد. این باب نیز همراه با اشکالی است تا مخاطب راحت تر با مقصود مؤلف آشنا و چیزهایی که می خواند کاربردی تر گردد. باب چهارم، در ترکیب این آلات و ادوات است که در چهار فصل می باشد: فصل اول، در ترکیب محور بکره است که برای مثال در هنگام بالا بردن ده هزار من بار کاربرد دارد. فصل دوم، در ترکیب محور و بیرم است که در این ترکیب هم بالا کشیدن ده هزار من بار با نیروی دو من بار بالا خواهد رفت. فصل سوم، در ترکیب محور و لولب است که در این جا نیز با نیروی دو من بار، ده هزار من بار جابه جا می گردد. آخرین فصل در ترکیب آلات چهارگانه است که با نیروی یک من بار، ده هزار من بار جابه جا می شود. باب پنجم، در ذکر مطالبی پراکنده راجع به برخی از مباحث پیشین است.
وضعیت کتاب
...
دلیلی بر اینکه بتوان آن را با اطمینان به وی نسبت داد، وجود ندارد، زیرا با نگاهی به آثار فارسی ابن سینا، همچون دانش نامه علائی یا رساله نبض و... که در ردیف آثار فارسی قرن چهارم و پنجم هجری می باشند و مقایسه آنها با این رساله، به وضوح معلوم می شود که هیچ هم آهنگی بین آنها وجود ندارد و این دو گونه ادبیات نمی تواند از قلم یک نفر باشد، لکن شهرت انتساب آن به شیخ الرئیس، ما را به تاملی در باره ی آن وامی دارد تا شاید توجیهی همچون دست برد ناسخان در متن کتاب یا عواملی از این دست، ما را راضی کند تا به چشم رساله ای از بو علی بدان بنگریم. در هر صورت، رساله، از ابو علی باشد یا از دانشمندی دیگر، حکایت از آگاهی دانشمندان اسلامی به این علم دارد، چنان که پسران موسی بن شاکر نیز در این علم کتاب های مهمی تالیف نموده اند.
ساختار کتاب
کتاب حاضر، در پنج باب تنظیم شده است؛ باب اول و پنجم، فصل بندی ندارد، ولی باب دوم دارای پنج فصل و باب سوم دارای سه فصل و باب چهارم دارای چهار فصل می باشد.
گزارش محتوا
باب اول، در ذکر آلات جرثقیل ، است که عبارتند از: محور؛ فحل؛ بکره؛ لولب و اسفین. باب دوم، مشتمل بر پنج فصل است که در آن هر یک از آلات جرثقیل، توضیح داده شده اند و وظیفه و موقعیت هر کدام همراه اشکالی که نمایان گر آنهاست، معین گردیده اند. باب سوم، در به فعلیت درآوردن محور، بکره و فحل است؛ یعنی طرز استفاده از هر کدام را توضیح می دهد؛ برای مثال می گوید: برای بلند کردن هزار من بار با استفاده از این آلات چه ترتیبی باید اتخاذ کرد. این باب نیز همراه با اشکالی است تا مخاطب راحت تر با مقصود مؤلف آشنا و چیزهایی که می خواند کاربردی تر گردد. باب چهارم، در ترکیب این آلات و ادوات است که در چهار فصل می باشد: فصل اول، در ترکیب محور بکره است که برای مثال در هنگام بالا بردن ده هزار من بار کاربرد دارد. فصل دوم، در ترکیب محور و بیرم است که در این ترکیب هم بالا کشیدن ده هزار من بار با نیروی دو من بار بالا خواهد رفت. فصل سوم، در ترکیب محور و لولب است که در این جا نیز با نیروی دو من بار، ده هزار من بار جابه جا می گردد. آخرین فصل در ترکیب آلات چهارگانه است که با نیروی یک من بار، ده هزار من بار جابه جا می شود. باب پنجم، در ذکر مطالبی پراکنده راجع به برخی از مباحث پیشین است.
وضعیت کتاب
...
wikifeqh: معیار_العقول _(کتاب)