معوض


معنی انگلیسی:
reciprocal, replaced

لغت نامه دهخدا

معوض. [ م ُ ع َوْ وَ ] ( ع ص ، اِ ) مقابل عوض. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). در معاملات ، معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد. و مالی که از طرف قبول کننده داده می شود غالباً عوض گویند. در خصوص بیع، معوض را مثمن و عوض را ثمن گویند. ( از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

فرهنگ فارسی

مقابل عوض در معاملات معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد .

پیشنهاد کاربران

در علم حقوق:
معوض: مالی که، ایجاب کننده ( در عقود معوض ) در برابر عوض می دهد.
در مورد عقد بیع، معوض را مثمن می نامند. ( در مقابل معوض، عوض قرار دارد . عوض را ثمن یا همان بها می نامند )
لازم به توضیح است که در خصوص عقود معوض مالی ، آنکه ایجاب را می گوید صاحب معوض است . و آنکه قبول را می گوید صاحب عوض است .
...
[مشاهده متن کامل]

بلحاظ واژگانی، عوض و معوض شبیه ثمن و مثمن است.
معوض با عوض رابطه منطقی از نوع تباین دارند.
در عقود معوض، آن چه شخص به طرف مقابل تملیک یا تسلیم می نماید، معوض نام دارد و آن چه در ازای آن از طرف مقابل می گیرد، عوض خوانده می شود. . .
مثال عرفی:
...
[مشاهده متن کامل]

چیزی که عوض داره، گله نداره. . .
مثال حقوقی:
در عوض این کالا، باید مبلغ ۱۰۰۰ تومان پرداخت کنید. . .

عقد معوض در ازای چیزی ک میدهد چیز دیگری میگیرد

بپرس