معور

لغت نامه دهخدا

معور. [ م ُع ْوِ ] ( ع ص ) جای با ترس از دزد و قطاع. ( منتهی الارب )( آنندراج ). مکان معور؛ جای با ترس از دزد و قطاع الطریق. ( ناظم الاطباء ). جای مخوف. ( از اقرب الموارد ). || صاحب عیب. لئیم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجل معور؛ مرد بدکردار. ( از محیط المحیط ).

فرهنگ فارسی

جای با ترس از دزد و قطاع مکان معور

پیشنهاد کاربران

کجی انحراف
حائط و جدار معور دیوار در حال ریزش

بپرس