معنعن


معنی انگلیسی:
descended by successive hearsay

لغت نامه دهخدا

معنعن. [ م ُ ع َ ع َ ] ( ع ص ) حدیثی که در سند آن گویند روی عن فلان عن فلان و بعضی این را از مرسل شمرند. ( نفایس الفنون ). در اصطلاح محدثان حدیثی که در سند آن گفته شود: فلان عن فلان عن فلان. و قسطلانی گوید معنعن حدیثی است که در آن گفته شود فلان عن فلان بدون اینکه به سماع یا تحدیث یا اخبار درباره روایت اشخاص معروفی که یاد شده اند تصریح شده باشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). حدیثی است که در سند آن عبارت فلان عن فلان باشد. ممکن است این حدیث متصل باشد و ممکن است نباشد بعضی آن را در حکم مرسل و منقطع شمرده اند تا اتصال آن معلوم شود. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ): روایت است از حسن بن خوانسار... معنعن از امیرالمؤمنین علی علیه السلام که... ( ترجمه محاسن اصفهان ص 11 ). || در تداول عامه از روی مزاح ، آلوده. پلید :
معنعن ریش او از بس طویل است
ز سیچقان ایل تا تنگوز ایل است.
( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
خوش معنعن ریش برقین طویلی داشتیم.
روحانی ( روح الاجنة ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) حدیثی که در سند آن گفته شود فلان عن فلان ( فلان از فلان ) .
حدیثی که در سند آن گویند روی عن فلان عن فلان و بعضی این را از مرسل شمرند .

پیشنهاد کاربران

بپرس