معماری واکنشی ( به انگلیسی: Responsive architecture ) یکی از شاخه های در حال پیشرفت در معماری عملی و نظری است. معماری واکنشی، نوعی معماری است که شرایط واقعی را اندازه گیری می کند ( با استفاده از حسگرها ) تا ساختمان بتواند خود را با شرایط اطراف از نظر فرم و شکل و رنگ و مشخصات، به طور واکنشی مطابقت دهد ( به وسیلهٔ عملگر مکانیکی ) . [ ۱]
معماری های واکنشی این مهم را هدف گرفته اند که روش های معماری را به وسیلهٔ افزایش بازدهی ساختمان ها با سیستم های کنترلی واکنشی ( حسگر/ سیستم های کنترلی/ عملگر مکانیکی ) تصحیح کرده و توسعه دهند و همچنین ساختمان هایی بسازند که شرایط مربوط به فناوری و فرهنگ پیرامون ما را منعکس کند.
وجه تمایز معماری های واکنشی با طراحی های تعاملی دیگر، به کارگیری فناوری های هوشمند[ ۲] و واکنشی در بافت های اصلی ساختمان است. به عنوان مثال در استفاده از فناوری واکنشی در سیستم ساختاری یک ساختمان، معماران این توانایی را دارند که شکل ساختمان را به شرایط محیطی آن پیوند دهند. این مسئله معماران را قادر می کند تا روشی را که در طراحی و ساخت فضا استفاده می کنند مورد تجدید نظر قرار داده و قوانین و روش های اصلی را به پیش ببرند، نه این که فناوری هوشمند را به ذهنیتی که از «ساختمان» داریم سنجاق کنند و کار را سرهم بندی کنند.
تعریف متداول معماری واکنشی، همان طور که توسط نویسندگان زیادی ارائه شد، نوعی معماری ساختمان است که که نشان می دهد می توان شکل ساختمان را طوری تغییر داد که شرایط پیرامونی ساختمان را بازگو کند.
عبارت «معماری واکنشی» اولین بار توسط نیکولاس نگروپونت[ ۳] در سال ۱۹۶۰ استفاده شد که در آن زمان مشکلات طراحی فضایی[ ۴] توسط اِعمال سایبرنتیک[ ۵] بر معماری در حال بررسی بود. نگروپونت اشاره کرد که معماری واکنشی، محصول طبیعی حاصل از ترکیب توان رایانه ای با سازه ها و فضاهای ساختمانی است و این روش بازده بیشتری داشته و ساختمان های بهتری می توان با آن ساخت. وی همچنین این ترکیب را شامل مفاهیم تشخیص، هدف، نوسانات وابسته به بافت، مفهوم، استفاده از رایانه و ترکیب موفق آن با معماری ( در حال حاضر ) دانست. نتایج مثبت حاصل از ترکیب این چند ایده به مدت حدود هشت سال دوام داشت. چند تئوری مهم دیگر که از این ایده ها نشأت گرفته بود، اما امروزه تلاش های نیکولاس نگروپونت در حوزهٔ معماری کاملاً ملموس است. کارهای او، معماری را به موضوعی فنی، مثمر ثمر و کاربردی تبدیل کرد. [ ۶]


این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمعماری های واکنشی این مهم را هدف گرفته اند که روش های معماری را به وسیلهٔ افزایش بازدهی ساختمان ها با سیستم های کنترلی واکنشی ( حسگر/ سیستم های کنترلی/ عملگر مکانیکی ) تصحیح کرده و توسعه دهند و همچنین ساختمان هایی بسازند که شرایط مربوط به فناوری و فرهنگ پیرامون ما را منعکس کند.
وجه تمایز معماری های واکنشی با طراحی های تعاملی دیگر، به کارگیری فناوری های هوشمند[ ۲] و واکنشی در بافت های اصلی ساختمان است. به عنوان مثال در استفاده از فناوری واکنشی در سیستم ساختاری یک ساختمان، معماران این توانایی را دارند که شکل ساختمان را به شرایط محیطی آن پیوند دهند. این مسئله معماران را قادر می کند تا روشی را که در طراحی و ساخت فضا استفاده می کنند مورد تجدید نظر قرار داده و قوانین و روش های اصلی را به پیش ببرند، نه این که فناوری هوشمند را به ذهنیتی که از «ساختمان» داریم سنجاق کنند و کار را سرهم بندی کنند.
تعریف متداول معماری واکنشی، همان طور که توسط نویسندگان زیادی ارائه شد، نوعی معماری ساختمان است که که نشان می دهد می توان شکل ساختمان را طوری تغییر داد که شرایط پیرامونی ساختمان را بازگو کند.
عبارت «معماری واکنشی» اولین بار توسط نیکولاس نگروپونت[ ۳] در سال ۱۹۶۰ استفاده شد که در آن زمان مشکلات طراحی فضایی[ ۴] توسط اِعمال سایبرنتیک[ ۵] بر معماری در حال بررسی بود. نگروپونت اشاره کرد که معماری واکنشی، محصول طبیعی حاصل از ترکیب توان رایانه ای با سازه ها و فضاهای ساختمانی است و این روش بازده بیشتری داشته و ساختمان های بهتری می توان با آن ساخت. وی همچنین این ترکیب را شامل مفاهیم تشخیص، هدف، نوسانات وابسته به بافت، مفهوم، استفاده از رایانه و ترکیب موفق آن با معماری ( در حال حاضر ) دانست. نتایج مثبت حاصل از ترکیب این چند ایده به مدت حدود هشت سال دوام داشت. چند تئوری مهم دیگر که از این ایده ها نشأت گرفته بود، اما امروزه تلاش های نیکولاس نگروپونت در حوزهٔ معماری کاملاً ملموس است. کارهای او، معماری را به موضوعی فنی، مثمر ثمر و کاربردی تبدیل کرد. [ ۶]



wiki: معماری واکنشی