معماری مادها به سبک معماری در دوره مادها گفته می شود که می تواند به دو بخش «معماری صخره ای» و «معماری معمولی» تقسیم شود.
بررسی معماری دوره ماد به دلیل کمبود مدارک موجود سخت است، اما بی شک مادها نیز همچون اسلاف خویش از آثار معماری قابل بحثی برخوردار بوده اند. آثار به دست آمده از کاوشهای اخیر باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنین معماری صخره ای که از دوره ماد به جا مانده است این امر را نشان می دهد. بر همین اساس معماری مادی به دو بخش تقسیم شود:
... [مشاهده متن کامل]
• معماری معمولی: که در محل هایی مانند تپه نوشیجان ملایر، گودین تپه، باباخان، تپه هگمتانه، زیویه و… در کاوشهای باستان شناسی به دست آمده اند.
• معماری صخره ای: ایجاد حفره در دامنه کوه ها و صخره ها و وسعت دادن آن برای دستیابی به فضایی استوار و ماندگار، مثلاً با کاربرد خانه یا آرامگاه. بیشتر آثار معماری صخره ای مادها در نواحی غرب ایران و بخشی از خاک عراق پراکنده است، و اغلب نیز جنبه مذهبی گرفته اند. آن ها با عناوین «آرامگاه های صخره ای مادی» شناخته شده اند.
برای بررسی آثار مادها باید به سه سرزمین توجه کنیم: نزدیک جادهٔ قدیم خراسان که در عصر آهن از آن برای تجارت بین شرق و غرب به خوبی استفاده می شد، بین کرمانشاه و همدان امروزی، پایتخت ماد ماگنای باستان؛ احتمالاً بخش اعظمی از شمال فلات مرکزی ایران نیز از آغاز به مادها تعلق داشت یا در طول حکومت آن ها به سرزمین های مادی تبدیل شد. این امر می تواند آثاری که از کاوش های گودین تپه در درهٔ کنگاور، نوشیجان در نزدیکی ملایر و شاید سیلک در نزدیکی کاشان و باباجان در شمال لرستان به دست آمده اند را شامل شود.
این کاوش ها و چند بررسی محیطی دیگر، برخی از ویژگی های عمومی معماری و سفال گری در این منطقه را به ما نشان می دهند. تالارهای ستون دار گودین تپه، باباجان و نوشیجان پیوندی مهم میان معماری پیشامادی ( حسنلو ۴ ) و نیا - هخامنشی برقرار می کنند؛ محراب و استحکامات نظامی پاسارگاد منحصر به فرد هستند ولی همچنین ممکن است معماری زاگرس در سومین مرحلهٔ عصر آهن نامیده شود، همان گونه که سنگ نگاره های سارگون دوم شاهدی بر آن است.
سفال ها تنوع بیش تری را نشان می دهند. انواع ظروف که نسبتاً از دوران اولیهٔ عصر آهن به دست آمده اند را می توان از یک منطقه با منطقهٔ دیگر مقایسه نمود؛ با این حال، ابزارها به طور گسترده ای با یکدیگر تفاوت دارند، زیورآلات، حکاکی شده و رنگ آمیزی شده اند و با یک فرهنگ همگون، تناسب ندارند. لویس لوین توجه مان را به این حقیقت جلب کرده که «گُل بند» در پاسارگاد با سکه های پساهخامنشی در ارتباط است: به نظر می رسد که هیچ نمونه ای برای نوع رایج سفال گری پیشاهخامنشی یا حتی ابتدای دوران هخامنشیان وجود ندارد. سفال خاکستری که اغلب آن را مادی می خوانند، نمی تواند مادی باشد زیرا از نظر زمانی بسیار کهن تر از آن است که بتوان آن را مادی خواند و همچنین از نظر جغرافیایی در نقاطی شمالی تر از محدودهٔ جغرافیایی مادها یافت شده است. ابزارهای رنگ آمیزی شدهٔ سیلک ب و باباجان، از نظر سبک نقاشی تا حد زیادی به یکدیگر ارتباطی ندارند و شاید محصولات محلی و داخلی از گروه های جمعیتی تحت سلطه یا زیر نفوذ دولت ماد باشند.






بررسی معماری دوره ماد به دلیل کمبود مدارک موجود سخت است، اما بی شک مادها نیز همچون اسلاف خویش از آثار معماری قابل بحثی برخوردار بوده اند. آثار به دست آمده از کاوشهای اخیر باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنین معماری صخره ای که از دوره ماد به جا مانده است این امر را نشان می دهد. بر همین اساس معماری مادی به دو بخش تقسیم شود:
... [مشاهده متن کامل]
• معماری معمولی: که در محل هایی مانند تپه نوشیجان ملایر، گودین تپه، باباخان، تپه هگمتانه، زیویه و… در کاوشهای باستان شناسی به دست آمده اند.
• معماری صخره ای: ایجاد حفره در دامنه کوه ها و صخره ها و وسعت دادن آن برای دستیابی به فضایی استوار و ماندگار، مثلاً با کاربرد خانه یا آرامگاه. بیشتر آثار معماری صخره ای مادها در نواحی غرب ایران و بخشی از خاک عراق پراکنده است، و اغلب نیز جنبه مذهبی گرفته اند. آن ها با عناوین «آرامگاه های صخره ای مادی» شناخته شده اند.
برای بررسی آثار مادها باید به سه سرزمین توجه کنیم: نزدیک جادهٔ قدیم خراسان که در عصر آهن از آن برای تجارت بین شرق و غرب به خوبی استفاده می شد، بین کرمانشاه و همدان امروزی، پایتخت ماد ماگنای باستان؛ احتمالاً بخش اعظمی از شمال فلات مرکزی ایران نیز از آغاز به مادها تعلق داشت یا در طول حکومت آن ها به سرزمین های مادی تبدیل شد. این امر می تواند آثاری که از کاوش های گودین تپه در درهٔ کنگاور، نوشیجان در نزدیکی ملایر و شاید سیلک در نزدیکی کاشان و باباجان در شمال لرستان به دست آمده اند را شامل شود.
این کاوش ها و چند بررسی محیطی دیگر، برخی از ویژگی های عمومی معماری و سفال گری در این منطقه را به ما نشان می دهند. تالارهای ستون دار گودین تپه، باباجان و نوشیجان پیوندی مهم میان معماری پیشامادی ( حسنلو ۴ ) و نیا - هخامنشی برقرار می کنند؛ محراب و استحکامات نظامی پاسارگاد منحصر به فرد هستند ولی همچنین ممکن است معماری زاگرس در سومین مرحلهٔ عصر آهن نامیده شود، همان گونه که سنگ نگاره های سارگون دوم شاهدی بر آن است.
سفال ها تنوع بیش تری را نشان می دهند. انواع ظروف که نسبتاً از دوران اولیهٔ عصر آهن به دست آمده اند را می توان از یک منطقه با منطقهٔ دیگر مقایسه نمود؛ با این حال، ابزارها به طور گسترده ای با یکدیگر تفاوت دارند، زیورآلات، حکاکی شده و رنگ آمیزی شده اند و با یک فرهنگ همگون، تناسب ندارند. لویس لوین توجه مان را به این حقیقت جلب کرده که «گُل بند» در پاسارگاد با سکه های پساهخامنشی در ارتباط است: به نظر می رسد که هیچ نمونه ای برای نوع رایج سفال گری پیشاهخامنشی یا حتی ابتدای دوران هخامنشیان وجود ندارد. سفال خاکستری که اغلب آن را مادی می خوانند، نمی تواند مادی باشد زیرا از نظر زمانی بسیار کهن تر از آن است که بتوان آن را مادی خواند و همچنین از نظر جغرافیایی در نقاطی شمالی تر از محدودهٔ جغرافیایی مادها یافت شده است. ابزارهای رنگ آمیزی شدهٔ سیلک ب و باباجان، از نظر سبک نقاشی تا حد زیادی به یکدیگر ارتباطی ندارند و شاید محصولات محلی و داخلی از گروه های جمعیتی تحت سلطه یا زیر نفوذ دولت ماد باشند.





