معماری ایرانی دارای دانش بومی و پیشینه ای طولانی است و در طول تاریخ، همواره به عنوان یکی ازعالی ترین بخش هنر ایران شناخته شده است. این معماری در دوره های هخامنشیان، پارت ها و ساسانیان برتر بوده است و در دوران اسلامی نیز برتری خود را حفظ کرد. این معماری در ایران کنونی و بخش هایی دیگر از باختر آسیا، قفقاز و آسیای میانه گسترش دارد.
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ باستانی ایران، از سبک معماری عمیقی برخوردار است. ایلامی ها، هخامنشیان، هلنیستی ها و دیگر سلسله های پیش از اسلام، آثار سنگی برجسته ای را از عظمت معماری خود، به جای گذاشتند. چغازنبیل و پارسه از این آثار هستند و هر دو در سال ۱۹۷۹ میلادی، به عنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شدند. مجموعه آثار رهبانی ارامنه ایران در سال ۲۰۰۸ م، به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد؛ معماری این مجموعه، نمایانگر ترکیبی از فرهنگ های بیزانس، پارسی و ارمنی است. از آغاز دوران اسلامی، دستاوردهای معماری سلسله های سلجوقی، ایلخانی و صفوی، منحصراً قابل توجه است. در این دوران، شهرهایی در ایران، نظیر نیشابور، اصفهان و شیراز در میان شهرهای بزرگ جهان اسلام قرار گرفتند و شمار بالای مساجد، مدرسه های اسلامی، زیارتگاه ها و کاخ های آن ها، یک سبک معماری ایرانی را شکل داد که در مجموعهٔ بزرگتر اسلامی قرار داشت.
در دوران شاهنشاهی پهلوی، دو گونه معماری در ایران، توسعه داده شد؛ نخستین نوع، تقلیدی از سبک معماری غربی بود که ارتباط کمی با اقلیم این کشور داشت و دومین نوع، تلاشی در جهت احیای معماری بومی ایرانی بود. به تدریج، مسئولان ایرانی از تقلید کورکورانه از غرب، دلسرد شدند و به پشتیبانی از سبک های بومی ایرانی که برای رفع نیازهای نوین، اصلاح شده بودند، پرداختند. از برجسته ترین نمونه های معماری این دوران، برج آزادی است. همچنین دو دورهٔ برجستهٔ نفوذ معماری غربی در ایران وجود دارد که نخستین آن در دوران قاجار بود. در دورهٔ دوم نیز که کلاً در دوران پهلوی رخ داد، کل معماری ایران دگرگون شد و ساختمان هایی با عنوان و کارکرد غربی در این کشور، متداول شدند. در گفتگوی سال ۱۳۹۷ خبرگزاری مهر و امیر منصوری، پژوهشگر معماری، این خبرگزاری به اهمیت ندادن مسئولان جمهوری اسلامی به برقراری پیوندی میان معماری و هویت تاریخی ایران اشاره داشت و اعلام کرد که یک سردرگمی در زمینهٔ معماری ایجاد شده است.
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ باستانی ایران، از سبک معماری عمیقی برخوردار است. ایلامی ها، هخامنشیان، هلنیستی ها و دیگر سلسله های پیش از اسلام، آثار سنگی برجسته ای را از عظمت معماری خود، به جای گذاشتند. چغازنبیل و پارسه از این آثار هستند و هر دو در سال ۱۹۷۹ میلادی، به عنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شدند. مجموعه آثار رهبانی ارامنه ایران در سال ۲۰۰۸ م، به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد؛ معماری این مجموعه، نمایانگر ترکیبی از فرهنگ های بیزانس، پارسی و ارمنی است. از آغاز دوران اسلامی، دستاوردهای معماری سلسله های سلجوقی، ایلخانی و صفوی، منحصراً قابل توجه است. در این دوران، شهرهایی در ایران، نظیر نیشابور، اصفهان و شیراز در میان شهرهای بزرگ جهان اسلام قرار گرفتند و شمار بالای مساجد، مدرسه های اسلامی، زیارتگاه ها و کاخ های آن ها، یک سبک معماری ایرانی را شکل داد که در مجموعهٔ بزرگتر اسلامی قرار داشت.
در دوران شاهنشاهی پهلوی، دو گونه معماری در ایران، توسعه داده شد؛ نخستین نوع، تقلیدی از سبک معماری غربی بود که ارتباط کمی با اقلیم این کشور داشت و دومین نوع، تلاشی در جهت احیای معماری بومی ایرانی بود. به تدریج، مسئولان ایرانی از تقلید کورکورانه از غرب، دلسرد شدند و به پشتیبانی از سبک های بومی ایرانی که برای رفع نیازهای نوین، اصلاح شده بودند، پرداختند. از برجسته ترین نمونه های معماری این دوران، برج آزادی است. همچنین دو دورهٔ برجستهٔ نفوذ معماری غربی در ایران وجود دارد که نخستین آن در دوران قاجار بود. در دورهٔ دوم نیز که کلاً در دوران پهلوی رخ داد، کل معماری ایران دگرگون شد و ساختمان هایی با عنوان و کارکرد غربی در این کشور، متداول شدند. در گفتگوی سال ۱۳۹۷ خبرگزاری مهر و امیر منصوری، پژوهشگر معماری، این خبرگزاری به اهمیت ندادن مسئولان جمهوری اسلامی به برقراری پیوندی میان معماری و هویت تاریخی ایران اشاره داشت و اعلام کرد که یک سردرگمی در زمینهٔ معماری ایجاد شده است.