معماری استعماری پرتغالی ( انگلیسی: Portuguese colonial architecture ) به شیوه های مختلف معماری رایج در امپراتوری پرتغال اشاره دارد که می توان نشان آنان را در مستعمره های پرشمار سابق پرتغال در آمریکای جنوبی، شمال آفریقا، آفریقای سیاه، هند، اقیانوسیه، و شرق آسیا یافت. در برخی ازین مستعمرات سابق ( از جمله در هند، برزیل، و ماکائو ) آثار معماری استعماری پرتغال به جاذبه های گردشگری بدل شده اند.
در قرن پانزدهم میلادی پرتغال پایه های نخستین امپراتوری استعماری در جهان را ریخت. معماری این امپراتوری در این قرن غالباً بر اساس کارکرد و نیاز نظامی بود. از غالباً مستعمرات پرتغال با استحکامات نظامی دفاع می شد و این آثار الگوهای اصلی معماری پرتغال در این دورانند. دژ المینا نمونهٔ بارز معماری استعماری پرتغال در قرن پانزدهم است. کار ساخت این دژ در ۱۴۸۲ میلادی آغاز شد و برای مدتی طولانی پیچیده ترین و نفوذناپذیرترین استحکامات نظامی در آفریقای سیاه به شمار می رفت. مثل بسیاری از قلاع و استحکامات انحصاری پرتغال در آن زمان، این دژ به شیوه ای کاربردی و جدی و خشک ساخته شده و هدف اصلی عملکرد دفاعی آن است.
به جز معماری نظامی، معماری مذهبی هم در این زمان در امپراتوری پرتغال اهمیت داشت. مذهب ریشه و نیروی اصلی روانهٔ گسترش استعماری پرتغال بود و بسیاری از قدیمی ترین کلیساهای مسیحی در آفریقا متعلق به این دوره اند. مانند معماری نظامی، معماری مذهبی این دوره نیز خشک و عملکردی بود. از نمونه های معماری مذهبی این دوران می توان به کلیسای جامع فونچال در فونچال اشاره کرد که کار ساخت آن در ۱۴۹۱ آغاز شد.
در قرن شانزدهم میلادی امپراتوری پرتغال بزرگترین و عظیم ترین امپراتوری استعماری و مهمترین دولت اروپایی بود. مثل قرن بیش، معماری استعماری پرتغال در این قرن با هدف حداکثر کردن کاربردی بودن ساخته می شد، ولی بر خلاف قرن گذشته به اصول زیبایی شناختی نیز توجه می شد و این اصول برای کاربردی ساختن بناها کنار گذاشته نمی شدند. این کشمکش بین کاربردی بودن و زیبایی به شاخصهٔ اصلی رنسانس پرتغال بدل شد.
ابنیه نظامی در این زمان قلاع عظیم و تأثیرگذاری بودند. در این قرن برای نخستین بار کاخ ها و خانه های اشرافی برای فرمانروایان مستعمراتی پرتغالی ساخته شد. نمونهٔ بارز قلعه نظامی ای که در خود کاخی هم دارد قلعه ریس ماگوس در ناتال برزیل است. این قلعه در منطقه ای استراتژیک واقع شده و نمای خارجی ساده و خشکی دارد اما نمای داخلی کاخ آن به شکلی مناسب تزئین شده است.





این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر قرن پانزدهم میلادی پرتغال پایه های نخستین امپراتوری استعماری در جهان را ریخت. معماری این امپراتوری در این قرن غالباً بر اساس کارکرد و نیاز نظامی بود. از غالباً مستعمرات پرتغال با استحکامات نظامی دفاع می شد و این آثار الگوهای اصلی معماری پرتغال در این دورانند. دژ المینا نمونهٔ بارز معماری استعماری پرتغال در قرن پانزدهم است. کار ساخت این دژ در ۱۴۸۲ میلادی آغاز شد و برای مدتی طولانی پیچیده ترین و نفوذناپذیرترین استحکامات نظامی در آفریقای سیاه به شمار می رفت. مثل بسیاری از قلاع و استحکامات انحصاری پرتغال در آن زمان، این دژ به شیوه ای کاربردی و جدی و خشک ساخته شده و هدف اصلی عملکرد دفاعی آن است.
به جز معماری نظامی، معماری مذهبی هم در این زمان در امپراتوری پرتغال اهمیت داشت. مذهب ریشه و نیروی اصلی روانهٔ گسترش استعماری پرتغال بود و بسیاری از قدیمی ترین کلیساهای مسیحی در آفریقا متعلق به این دوره اند. مانند معماری نظامی، معماری مذهبی این دوره نیز خشک و عملکردی بود. از نمونه های معماری مذهبی این دوران می توان به کلیسای جامع فونچال در فونچال اشاره کرد که کار ساخت آن در ۱۴۹۱ آغاز شد.
در قرن شانزدهم میلادی امپراتوری پرتغال بزرگترین و عظیم ترین امپراتوری استعماری و مهمترین دولت اروپایی بود. مثل قرن بیش، معماری استعماری پرتغال در این قرن با هدف حداکثر کردن کاربردی بودن ساخته می شد، ولی بر خلاف قرن گذشته به اصول زیبایی شناختی نیز توجه می شد و این اصول برای کاربردی ساختن بناها کنار گذاشته نمی شدند. این کشمکش بین کاربردی بودن و زیبایی به شاخصهٔ اصلی رنسانس پرتغال بدل شد.
ابنیه نظامی در این زمان قلاع عظیم و تأثیرگذاری بودند. در این قرن برای نخستین بار کاخ ها و خانه های اشرافی برای فرمانروایان مستعمراتی پرتغالی ساخته شد. نمونهٔ بارز قلعه نظامی ای که در خود کاخی هم دارد قلعه ریس ماگوس در ناتال برزیل است. این قلعه در منطقه ای استراتژیک واقع شده و نمای خارجی ساده و خشکی دارد اما نمای داخلی کاخ آن به شکلی مناسب تزئین شده است.






wiki: معماری استعماری پرتغالی