معلق کشیدن. [ م ُ ع َل ْ ل َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) نوعی از ورزش کشتی که سر بر زمین گذاشته آن طرف غلطیدن باشد به هندی کلابازی گویند. ( غیاث ). نوعی از ورزش کشتی گیران که کله را بر زمین گذاشته به آن طرف غلطیدن باشد. معلق گرفتن. ( آنندراج ). معلق زدن : همچو گل ساغر صهبای مروق نکشند تا به پشت همه چون بید معلق نکشند.
میر نجات ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ( کشتی ) بینی را بر خاک گذاشتن : همچو گل ساغر صهبای مروق نکشند تا به پیشت همه چون بید معلق نکشند . ( گل کشتی ) نوعی از ورزش کشتی که سر بر زمین گذاشته آن طرف غلطیدن باشد به هندی کلا بازی گویند.