معقبات
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
۲. تسبیحات پشت سر یکدیگر.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُعَقِّبَاتٌ: مأموران (در اصل به معنی بازدارنده ها و عقب اندازنده ها ست ولی اصطلاحی است برای مأمورانی که از طرف حاکمی مسئول اجرای حکم حاکمند و از هرچه که در حکم حاکم اخلال کند جلوگیری می کنند و منظور از "ما بین یدیه و من خلفه" در عبارت "لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْ...
ریشه کلمه:
عقب (۸۰ بار)
«مُعَقِّبات» چنان که «طبرسی» در «مجمع البیان» و بعضی دیگر از مفسران بزرگ گفته اند: جمع «مُعَقِّبَة» و آن هم به نوبه خود جمع «مُعَقِّب» می باشد و به معنای گروهی است که پی در پی و به طور متناوب به دنبال کاری می روند.
ریشه کلمه:
عقب (۸۰ بار)
«مُعَقِّبات» چنان که «طبرسی» در «مجمع البیان» و بعضی دیگر از مفسران بزرگ گفته اند: جمع «مُعَقِّبَة» و آن هم به نوبه خود جمع «مُعَقِّب» می باشد و به معنای گروهی است که پی در پی و به طور متناوب به دنبال کاری می روند.
wikialkb: مُعَقّبَات
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید